bato-adv
کد خبر: ۲۰۶۵۲۰
واشنگتن‌پست بررسی کرد

بزرگنمایی تهدید داعش

آمریکا دارای سنت سوءتعبیر در خاورمیانه است. جورج دبلیو بوش، رئیس جمهوری سابق آمریکا در سال 2003 با اطمینان نابجا، پیش فرض هایی با تفاسیر غلط و پیش بینی های ضعیف به عراق حمله کرد. پس از آغاز انقلاب های عربی در سال 2011، واشنگتن تشخیصی اشتباه در مورد مشکلات و فرصت ها داشت و در مورد نفوذ خود در هدایت نتایج این جنبش به نفع خود اغراق کرد. حال در شرایطی که آمریکا آماده تشدید اقدامات نظامی علیه داعش می شود، سوءتعبیر این کشور را به سمت یک اشتباه سیاست خارجی فجیع دیگر می برد.
تاریخ انتشار: ۱۷:۳۶ - ۲۳ شهريور ۱۳۹۳
فرارو- آمریکا دارای سنت سوءتعبیر در خاورمیانه است. جورج دبلیو بوش، رئیس جمهوری سابق آمریکا در سال 2003 با اطمینان نابجا، پیش فرض هایی با تفاسیر غلط و پیش بینی های ضعیف به عراق حمله کرد. پس از آغاز انقلاب های عربی در سال 2011، واشنگتن تشخیصی اشتباه در مورد مشکلات و فرصت ها داشت و در مورد نفوذ خود در هدایت نتایج این جنبش به نفع خود اغراق کرد. حال در شرایطی که آمریکا آماده تشدید اقدامات نظامی علیه داعش می شود، سوءتعبیر این کشور را به سمت یک اشتباه سیاست خارجی فجیع دیگر می برد.

به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از واشنگتن پست، باراک اوباما در سخنرانی هفته گذشته خود اعلام کرد که حملات هوایی ماه گذشته آمریکا به مواضع داعش در عراق «باعث حفظ جان پرسنل آمریکا و تسلیهات آنها شده، جنگجویان داعش را کشته، تسلیحات آنها را ویران کرده و به نیروهای عراقی و کردی این امکان را داده که بار دیگر مدعی قلمروی اصلی باشند. این حملات به نجات جان هزاران مرد و زن و کودک بی گناه نیز کمک کرده است.»

یک ارزیابی دقیق تر می تواند این باشد که مداخله نظامی آمریکا ارزش تبلیغاتی فوق العاده ای برای داعش داشته و توانسته به روند پیوستن نیروهای بیشتر به این گروه کمک کند و حتی سلفی هایی که تاکنون مشروعیت آن را رد می کردند را جذب کند. در عین حال، با وجود آنکه این گروه تهدیدی برای خود آمریکا محسوب نمی شود، نقش ملموس نظامی آمریکا این تهدید را بزرگ کرده است. محدودیت اوباما در استفاده از قدرت نظامی طی سال های اخیر باعث شده تمرکز داعش همچنان در حد منطقه ای باشد تا هدفش راه اندازی یک خلافت اسلامی در خاورمیانه باشد نه حمله به خاک آمریکا. تنها به دلیل بازگشت نظامی آمریکا به عراق و دورنمای مداخله در سوریه است که روند تغییر تمرکز این گروه آغاز شده است.

هدف از سربریدن بی رحمانه جیمز فولی و استیون ساتلوف، دو خبرنگار آمریکایی تلافی حملات هوایی آمریکا در عراق اعلام شد. در عوض واشنگتن این اتفاقات و افتادن موصل به دست داعش در ماه ژوئن و محاصره ایزدی ها در شمال عراق طی ماه گذشته را شواهدی می دانند دال بر اینکه این گروه تهدید جدی علیه منافع آمریکا است.

این دیدگاه کلی در واشنگتن شکل گرفته که این شبه نظامیان به دنبال ایجاد رعب و تهدید به واسطه متحدان خاورمیانه ای آمریکا، بی ثبات کردن عرضه جهانی نفت و حمله به خاک آمریکا هستند. مارتین دمپسی، رییس ستاد مشترک ارتش آمریکا می گوید این گروه دارای دیدگاه استراتژیک آخرالزمانی است. چاک هگل، وزیر دفاع آمریکا این گروه را تهدیدی قریب الوقوع برای تمام منافعی که آمریکا دارا است می داند. و بر اساس نظرسنجی جدید ای بی سی نیوز 90 درصد آمریکایی ها داعش را تهدیدی جدی برای منافع حیاتی آمریکا می دانند.

اما آمریکایی ها برداشتی غلط از موفقیت های اخیر داعش داشته اند. علیرغم دستاوردهای ارضی و تسلط بر تبلیغات، بنیان های داعش ضعیف است و بازی، پایانی پایداری ندارد. خلاصه اینکه آمریکا در حال اعطای اعتبار زیادی به این گروه است.

تصرف شنگال توسط داعش در استان شمالی نینوا برداشت ها در مورد تسلط این گروه را تقویت کرد و روند تصمیم گیری واشنگتن برای حمله هوایی در عراق را تسریع کرد. اما این مسئله نیز به درستی تفسیر و تعبیر نشد. نیروهای کرد نه تنها شوکه شده بودند، بلکه از آنجایی که به تازگی خلاء نیروهای ارتش عراق در شنگال را پر کرده بودند، آنقدر مجهز نبودند که بتوانند نبردی در خارج از قلمروی خود را کنترل کنند. فقدان مهمات باعث شد آنها پایگاه مرزی را واگذار کنند و مجبور به عقب نشینی شدند.

این روند را به سختی می توان به پای قدرت داعش گذاشت و اینکه این گروه در موقعیتی است که شهر دیگری را سرنگون کند. اصلا اتفاقی نیست که پیشروی های این گروه به نواحی محدود شده که مردمش سنی های محرومی هستند که به دنبال حفاظت در مقابل نیروهای شیعی هستند. حفظ منطقه ای که جمعیتش پیروی فرقه ای است که از حضور این گروه حمایت نمی کند، نیازمند قدرت به مراتب بیشتری است. رشد سریع این گروه در سازگارترین مناطق رخ داده است. داعش در میان شکاف های فرقه ای رشد می کند. با این حال حمایت از این گروه در عراق و سوریه را نمی توان یک قانون خواند و بیشتر یک استثنا است. ترکیب این شرایط را نمی توان در نقاط قابل توجهی از خاورمیانه یافت.

با وجود اعلام خلافت که ایدئولوژی افراطی داعش محسوب می شود، اقدامات بی رحمانه این گروه مانع از تبدیل شدن آن به یک مقر سیاسی برای توده مردم شده است. ضمن اینکه کلید بقا و شکوفایی گروهی مانند داعش، روابط عمیق با جمعیت محلی است. جنگجویان اصلی داعش واقعا حاضرند برای اهداف این گروه بمیرند اما حمایت بالقوه از آن در سراسر منطقه محدود و در برخی نقاط صفر است. 

در برخی موارد نیز سیاست های قدرت های منطقه ای تمایل کشورهای خاورمیانه برای مقابله مستقیم با داعش را کاهش داد. ترکیه از اینکه هجوم نیروهای داعش به سوریه به موازنه قدرت با نیروهای کرد کمک کرد، خرسند بود. عربستان و کشورهای سنی حوزه خلیج فارس دریافتند که داعش به مقابله با نیروهای نیابتی شیعه ایران در منطقه کمک می کند. و حتی اسرائیل نیز از مقابله با گروهی که در خدمت تشدید شکاف میان سنی و شیعه بود، امتیاز چندانی کسب نمی کرد.

بعد از تصرف موصل  محاسبات تغییر کرد. تمام قدرت های منطقه ای حال همگی بر این عقیده اند که این گروه باید مهار و نابود شود. 

تمامی این مسائل نه به این معنا است که داعش مشکلی به حساب نمی آید و نه به این معنا است که آمریکا باید آن را نادیده بگیرد. با این حال هرگونه استراتژی که شامل حمله هوایی آمریکا برای مهار این گروه شود مانند گشتن در لانه زنبور برای کشتن زنبورها و فرض اینکه تهدید گزیده شدن را می توان به نحوی کاهش داد، است.

با وجود آنکه برخی اقدامات نظامی برای شکست داعش ضروری است، این تلاش باید توسط بازیگران منطقه ای صورت گیرد نه یک قدرت غربی. موقعیت آمریکا برای ایفای یک نقش فعال دیپلماتیک، تسهیل اجماع و همکاری میان بازیگران محلی و منطقه ای، بسیار بهتر است. 

برچسب ها: آمریکا داعش منطقه
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین