bato-adv
کد خبر: ۱۸۳۴۱۷

مذاکره دوجانبه با آمریکا تصمیم نظام بود

محمدحسن دریایی سال‌هاست که در حوزه خلع سلاح و امنیت بین‌الملل فعالیت می‌کند اما به‌تازگی کتابی تحت عنوان «توافق ژنو» منتشر کرده‌است.
تاریخ انتشار: ۰۷:۱۵ - ۲۴ اسفند ۱۳۹۲
محمدحسن دریایی سال‌هاست که در حوزه خلع سلاح و امنیت بین‌الملل فعالیت می‌کند اما به‌تازگی کتابی تحت عنوان «توافق ژنو» منتشر کرده‌است. او برای انتشار این کتاب فرآیند چهارماهه‌ای را طی کرده و تقریبا به همه سوالات و انتقاداتی که نسبت به این توافق مطرح‌شده، پاسخ داده‌ است؛ سوالاتی در مورد روش مذاکره، جزییات توافق و تطابق آن با نیاز داخلی و... او معتقد است انتقادات مطرح‌شده به این توافق، اغلب سیاسی و فنی است. نویسنده امیدوار است خواندن این کتاب ابهامات مطرح‌شده در مورد توافق را رفع کند.

 ایده اولیه کتاب توافق ژنو از کجا آمد؟
بیش از 20سال است که در زمینه خلع سلاح مشغول تحقیق و پژوهش و کار اجرایی هستم. علاوه بر این، تحصیلاتم نیز به این موضوعات مرتبط است. محور کارهای تحقیقی من موضوعات میان رشته‌ای است و با ترکیبی از فناوری، حقوق و سیاست کار می‌کنم. توافق ژنو هم نیازمند تخصص بین رشته‌ای است. از طرف دیگر معتقدم هر مذاکره‌ای باید آسیب‌شناسی شود و بعد از آسیب‌شناسی هم توصیه‌ها و راهکارهایی برای بهبود ارایه داد و این کار به‌صورت معمول در مورد مذاکرات مختلف صورت گرفته است. قبلا این کار به ‌صورت گزارش یا مقاله بوده اما این‌بار به صورت کتاب منتشر شده است.
 
مهم‌ترین کار آسیب‌شناسی شما درباره مذاکرات در گذشته مربوط به چه مذاکره‌ای بود؟

این یک روند بوده است. در سال‌های گذشته به صورت مرتب کارهای آسیب‌شناسانه‌ای درباره نشست‌های مذاکراتی خلع سلاح و امنیت بین‌الملل صورت گرفت که از جمله آن می‌توان به معاهده منع گسترش سلاح هسته‌ای، کنفرانس‌های بازنگری و کمیته‌های مقدماتی آن، جلسات پیمان منع آزمایش‌های هسته‌ای و گروه‌های کاری آن، جلسات شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، مذاکرات کنوانسیون میکروبی، کنفرانس بازنگری آن و جلسات سالانه کارشناسی و کنفرانس اعضا، کنوانسیون منع سلاح‌های متعارف و پروتکل‌های پنج‌گانه و موضوعات مرتبط با تروریسم هسته‌ای و کنفرانس خلع سلاح اشاره کرد.

 مواردی بوده که از کتاب حذف شده باشد؟

خیر، این کتاب تشریح وضعیت و پاسخ به شبهاتی است که در سطح جامعه مطرح شده و با توجه به کارهای پژوهشی و تجربیات قبلی‌ام سعی کرده‌ام روایت تاریخی- تحلیلی ارایه کنم و مسایل را با نگاه ادارکی از زوایه دید منتقدان مدنظر قرار داده و پاسخ‌هایی داده‌ام که به گمانم می‌تواند منتقدان را قانع کند.

 فرآیند تالیف کتاب چقدر طول کشید؟

طرح اولیه، دهم آذر به فاصله کوتاهی از توافق ژنو حاضر شد اما کتاب اوایل اسفند آماده و چاپ شد. تلاش زیادی شد این کتاب به‌سرعت به بازار برسد و نیاز مخاطبان را به یک ارزیابی و تحلیل عمیق‌تر پاسخ دهد. به‌هرحال با توجه به جمیع جهات و مجوزهای لازم برای نشر، اینکه کتاب با این سرعت به بازار رسید در نوع خود یک رکورد است.

 از چه زمانی کارهای مطالعاتی و پژوهشی در پرونده هسته‌ای شروع شد؟

بله، در کتاب قسمتی را به تاریخچه و نحوه شروع پرونده هسته‌ای کشورمان اختصاص داده‌ام. دکتر صالحی که آن زمان در وین بود با نگاه دقیق و ورود و اقدام مناسب توانست به‌خوبی اقدام منافقان را خنثی کند. رییس وقت سازمان انرژی اتمی ایران از قبل موضوع شروع فعالیت‌ها را در سخنرانی خود در شورای حکام گنجانده بود و به‌صورت غیررسمی و کلی دبیرخانه و آقای البرادعی مطلع شده بودند و لذا البرداعی اعلام کرد از این خبر متعجب نشده است و همین موضوع سبب شد تلاش غرب برای برگزاری جلسه ویژه شورای حکام در آن‌زمان با شکست روبه‌رو شود. البته چون بهانه‌جویی در کار بود، آنها به تلاش و فشار خود بر آژانس ادامه دادند.

 شما در کتاب «توافق ژنو» تلاش کردید به سوال‌ها و انتقاداتی که درباره توافق ژنو مطرح می‌شود، پاسخ دهید، این سوالات را از چه طریقی انتخاب و دستچین کردید؟

طبعا برای یک محقق و پژوهشگر مهم است که دیدگاه‌های منتقدان را بشنود و آنها را ارزیابی کند ازاین‌رو نقدها را از روزنامه‌ها، تراکت‌ها و جزوه‌های منتشرشده، سخنرانی‌هایی که در تلویزیون پخش شد و نطق‌های نمایندگان جمع‌آوری کردم. مجموعه‌ای از نقدها و سوالات جمع‌آوری شد که آنها را دسته‌بندی و خلاصه کردم و مهم‌ترین آنها را که حدود 72 سوال است بر اساس تجربیات میدانی و پژوهش‌ها و مطالعات قبلی، پاسخ دادم و قضاوت را به خواننده واگذار کردم.

  بررسی‌های شما از مخالفت‌های منتشرشده، نشان می‌دهد که مخالفان پررنگ‌تر بوده‌اند یا موافقان؟

گروهی وجود دارد که در اکثر موارد، منبع نقدها بوده و حضور پررنگی هم در رسانه‌ها داشته‌اند. در مقابل، کسانی‌که برای نقدها پاسخ دارند، کمتر در رسانه‌ها حاضر شده‌اند. به همین خاطر احساس نمی‌کنیم که پاسخ‌ها به اندازه کافی در رسانه‌ها مطرح شده باشند. از طرف دیگر به نظر من برخی از نقدهای مطرح‌شده، پایه و اساس محکمی نداشته‌اند که این می‌تواند ناشی از عدم اطلاع از همه جنبه‌های پیچیده و چندلایه مذاکرات بوده باشد، شاید هم به همین خاطر بوده که دوستان تلاش زیادی برای پاسخ‌دادن نداشتند.

 آیاکتابتان می‌تواند بخش منتقد مجلس را اقناع کند؟

بسیار امیدوارم. من سعی کردم بی‌طرف باشم و نظرات منتقدان را در کنار پاسخ طرفداران بیاورم و به هر دو دیدگاه احترام گذاشته‌ام. البته همیشه نمی‌توان همه افراد را متقاعد کرد اما برخی ابهامات، با این کتاب قابل رفع است.

 برنامه‌های صدا‌وسیما را چطور ارزیابی می‌کنید؟

غالب برنامه‌هایی که من در صداوسیما دیدم در نقد توافق ژنو بود. البته مصاحبه‌هایی هم توسط آقایان دکتر ظریف، صالحی و عراقچی در تبیین موضوع انجام شد.

 تنظیم زمان پخش برنامه سیاسی و فنی برای دفاع از توافق در ساعات پایانی شب و پخش برنامه طنز و محاوره در تخریب توافق ژنو، در طول روز می‌تواند، نشان دهد که گرایش این رسانه به چه سمتی است؟

در این مورد شما اهل فن هستید و من نمی‌توانم روی حرف شما، حرفی بزنم.

 سوال‌های مطرح‌شده بیشتر سیاسی است یا فنی؟

من در کتاب، نقدها را به سه دسته تقسیم کردم، نقدهای مربوط به ساختار و روش مذاکره، نقدهایی درباره محتوای هسته‌ای و بحث‌های فنی مربوط به تعهدات ایران، نقدهای مربوط به چگونگی و ماهیت لغو تحریم‌ها و مسایل غیرهسته‌ای. فراوانی سوالات بیشتر در بحث‌های سیاسی و فنی بود. اما مساله جالب توجه این است که گفتمان در خارج و داخل کشور، کاملا متفاوت بود. خیلی از متفکرین غربی و سایر کشورها، حتی صاحب‌نظرهای شیعه به توافق ژنو، نگاهی کلان داشتند.

 اما در داخل، گفتمان فراموشی کلیت (خرده‌نگری) موضوع و محدودشدن به کلمات و متن توافق حاکم بود. در انتقادها هم، منبع اظهارات منفی آمریکایی‌ها بودند. البته متاسفانه دیده می‌شد که مجموع نظرات مثبت و منفی موجود در آمریکا هم منتشر نمی‌شود. برخی مقامات آنها بارها گفته‌اند که غرب به ایران امتیاز داده و حقش را به رسمیت شناخته یا برخی منتقدان در آمریکا گفته‌اند ایرانی‌ها سر غرب کلاه گذاشتند و از این قبیل مطالب، اما خیلی از این موارد مدنظر منتقدان داخلی قرار نگرفت شاید به این دلیل که رسانه‌ها آنها را منتشر نکردند.

گویا ردیاب‌ها روی کلمات منفی تنظیم شده‌ بود. متاسفانه در یک دام تبلیغات منفی افتادیم که یک آسیب است. مثلا نظرات سناتوری که دشمنی‌اش با ایران محرز است، بارها توسط نهادهای رسانه‌ای داخلی بازتولید شد، به‌جای اینکه ببینیم در خارج از کشور بین دشمنان ما بیش از همه چه کسانی ناراضی هستند و چرا؟

  برنامه اقدام مشترک، داوطلبانه و غیرالزام‌آور محسوب می‌شود. آیا این یک امتیاز است یا یک ضعف؟

این امتیاز ویژه‌ای است. توافق ژنو، توافقی است که دست هر دو طرف را باز کرده برای اینکه هر زمان خواستند اجرای توافق را لغو کنند. ریشه این کار در سال‌ها بی‌اعتمادی دو طرف است. دو قطب (جمهوری اسلامی و غرب و در راسش آمریکا) بعد از سال‌ها بی‌اعتمادی همه ابزارها را سنجیده‌اند و بالاخره به مذاکره نشسته‌ و بر سر طرحی توافق کرده‌اند. این می‌توانست، معاهده، موافقتنامه یا یک یادداشت‌تفاهم باشد. حالا متنی روی کاغذ آمده تا شرایط را ارزیابی کند و چارچوبی طراحی شده تا از این فرآیند بی‌اعتمادی به پیش برویم و زمینه برای مذاکره ‌نهایی آماده شود.

   در کتاب شما، این بحث مطرح شده که خانم اشتون نقش هماهنگ‌کننده کشورهای 1+5 را برعهده داشته و طرف مذاکره ایران، اوست. در صورتی‌که در مذاکرات ژنو، تیپ جدیدی از مذاکره دو یا چندجانبه را دیدیم این نشان‌دهنده چه بود؟ آیا نمی‌توانستیم با مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به نتیجه برسیم؟

خیر. در مذاکرات دوره قبل هم همین وضعیت بود، مذاکرات دوجانبه به نوعی برگزار می‌شد و با چین و روسیه در حاشیه جلسات، مذاکره می‌شد. در مذاکرات جدید بر اساس تصمیم نظام، آمریکا هم به این مذاکرات دوجانبه اضافه شد.

  در دوره آقای جلیلی، حساب ویژه‌ای روی روسیه و چین باز می‌شد. آیا این دو کشور در مذاکرات ژنو، نقش ویژه‌ای بازی کردند؟

روسیه و چین به‌عنوان کشورهایی که رابطه نزدیک‌تری با ما دارند، به نظر می‌رسد اکثرا سعی کرده‌اند، نقش مثبتی در مذاکرات هسته‌ای ایفا کنند.

 این نگرانی وجود دارد که موضوع اوکراین، روی مذاکرات هسته‌ای ایران تاثیر منفی بگذارد. مثلا روسیه، به‌عنوان واکنش به آمریکا و اتحادیه اروپا از نقش مثبت در مذاکره دور شود. چنین نگرانی‌ای را احساس می‌کنید؟

 در سیاست هرچیزی ممکن است اما ما کشور مستقل هستیم. گروه مذاکره‌کننده سعی کرده اجازه ندهد ایران وجه‌المصالحه شود. ایران منافع خودش را دارد و باید سعی کند در راستای تامین منافعش از دوستانش کمک بگیرد.

   روزهای توافق ژنو مطرح شد که کمیسیونی برای نظارت بر اجرای توافق تشکیل می‌شود. برای بازرسی‌های هسته‌ای، آژانس به‌عنوان نهاد ناظر تعیین شد، اما نهاد ناظری بر نحوه اجرای تعهدات گروه 1+5 تعیین نشد، چرا؟
این نهاد تعیین و تشکیل شده است. کمیسیون مشترکی بین ایران و 1+5 ایجاد شده که ماهانه جلسه دارد و وظیفه آن نظارت بر اجرای تعهدات طرف مقابل است. آمریکایی‌ها هم یک خط به‌صورت 24 ساعته در بخش‌های نظارتی راه‌اندازی کرده‌اند تا اگر در تبادلات با ایران و ارایه جواب به استعلام شرکت‌های طرف ایران مشکلی پیش آمد، آن را حل کنند. در داخل کشور هم دبیرخانه مسوول هماهنگی بین نهادهای داخلی برای اجرای توافق ژنو در وزارت خارجه تاسیس شده تا مشکلات شرکت‌ها و سازمان‌ها در تبادلات خارجی را جمع‌آوری کرده و در جلسه کمیسیون مشترک مطرح کند. نقش نظارتی آژانس درمورد تعهدات ما هم به این خاطر است که هر کجا مواد هسته‌ای وجود داشته باشد، آژانس تنها نهاد نظارتی است.

 شما در کتاب توافق ژنو، به بخش گسترده‌ای از انتقادهای مطرح‌شده در مورد غنی‌سازی پنج‌درصد پاسخ دادید. اورانیوم غنی‌شده پنج درصد را در چه مواردی می‌توانیم، استفاده کنیم؟

اصل برنامه غنی‌سازی ما براساس استفاده از پنج‌درصد است. اصلا قرار نبود اورانیوم 20درصد تولید کنیم. دستگاه‌های سانتریفیوژ و زیرساخت‌های هسته‌ای و سوختی که در بوشهر لازم است، بر اساس پنج درصد است. همه تاسیسات ما بر اساس پنج درصد است و هرچه غنی‌سازی پنج درصد انجام دهیم، برای نیروگاه بوشهر و همچنین نیروگاه‌هایمان در آینده نیاز خواهیم داشت.

 شما می‌گویید که قرار نبود اورانیوم 20درصد تولید کنیم، پس چرا به سمت تولیدش رفتیم؟

 20درصد را فقط برای سوخت رآکتور تحقیقاتی تهران نیاز داشتیم. در مذاکرات پیشین از کشورها خواستیم که اورانیوم 20درصدی به ما بدهند ولی آنها گفتند که نمی‌دهیم و مانع‌تراشی کردند. دکتر جلیلی به آنها گفت که اگر ندهید، ما خودمان تولید می‌کنیم. غربی‌ها با غرور، پوزخند زدند. آقای جلیلی مذاکرات بعدی را پس از تولید سوخت 20درصدی برگزار کرد. سوخت 20درصد را تولید کردیم تا توانمندی کشور را نشان بدهیم، همچنین برای تامین سوخت رآکتور تهران، لازم بود این کار را انجام دهیم. ما قبلا 400 کیلوگرم اورانیوم 20درصد تولید کرده بودیم که پیش از توافق ژنو 200 کیلوگرم آن به سوخت تبدیل شده بود. بعد از توافق ژنو هم، صد کیلوگرم آن را به اکسید، تبدیل می‌کنیم که برای سوخت لازم است و صد کیلو دیگر را هم رقیق می‌کنیم. واژه رقیق‌سازی، سوءتفاهمی ایجاد کرده، اما باید بدانیم که در جریان رقیق‌سازی صد کیلو اورانیوم 20درصد به 440 کیلو سوخت پنج‌درصد تبدیل می‌شود و جزو ذخیره پنج‌درصدی که نیاز اصلی کشور است قرار می‌گیرد.

 یعنی غیر از رآکتور تهران، بقیه تاسیسات هسته‌ای کشور به اورانیوم پنج‌درصد نیاز دارند. اما در مورد بوشهر قرار است سوخت از روسیه تامین شود؟

بحث تامین سوخت بوشهر توسط روسیه، یک بحث موقت است. ما کشور مستقلی هستیم و باید در بلندمدت در تامین سوخت و انرژی مردم خود مستقل باشیم. بر اساس طرحی که پیش از انقلاب از سوی خود آمریکایی‌ها ارایه شد، قرار بود ایران تا سال 1994تعداد 20 رآکتور مانند بوشهر داشته باشد. الان سال 2014 است ما فقط یک رآکتور داریم. این نتیجه کارشکنی‌های غرب و سیاست‌های دوگانه است.

 در توافق ژنو آمده که در مسیر دستیابی به توافق جامع، قطعنامه‌های شورای امنیت نیز مورد اشاره قرار خواهد گرفت. آیا 1+5 در شرایطی قرار گرفته که می‌خواهد قطعنامه‌های شورای امنیت را دور بزند؟ آنها در قالب این مذاکرات می‌توانند قطعنامه‌ها را ملغی کنند؟

این یکی از مباحث اساسی است که در داخل کشور به اندازه کافی مورد توجه قرار نگرفته است. خواسته کشورهای 1+5 در قطعنامه‌های شورای امنیت مشخص است: تعلیق همه فعالیت‌های غنی‌سازی کشور و تصویب پروتکل الحاقی. چندین سال آنها تمام ابزارهایشان را برای فشار به کار گرفتند اما نشد. ایران معتقد بود این قطعنامه‌ها غیرقانونی است و بنابراین پذیرش آنها دلیلی ندارد. این افتخار یک کشور است که توانسته شرایطی پیش آورد که کسانی‌ که قطعنامه‌های شدید علیه آن صادر کرده‌اند، وادار شده‌اند قطعنامه را کنار بگذارند و مذاکره ‌کنند تا راهی برای برگرداندن قطعنامه‌ها با رضایت خود کشور پیدا کنند.

 بیرون‌آمدن پرونده هسته‌ای از شورای امنیت و انتقال آن به شورای حکام و تبدیل شدن به پرونده‌ای عادی، دورنمای خوبی برای ایران خواهد بود. آیا این دورنما دست‌یافتنی است؟ این فرآیند چقدر زمان لازم دارد؟

ما قطعنامه‌های شورای امنیت را غیرقانونی می‌دانیم چراکه معتقدیم که مقررات ماده 12 اساسنامه آژانس برای ارجاع پرونده به شورای امنیت رعایت نشده است. بنابراین باید در این راستا حرکت کنیم. اگر اراده سیاسی وجود داشته باشد که ما نسبت به وجود اراده سیاسی در طرف مقابل به‌گفته مقام‌معظم‌رهبری خوشبین نیستیم، ولی با فرض اینکه اراده سیاسی وجود داشته باشد، موضوع خیلی ساده است. می‌توان بین شش ماه تا یکسال، پرونده را به شورای حکام برگرداند و ما هم مثل کانادا و ژاپن به فعالیت خودمان ادامه بدهیم.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو