bato-adv
کد خبر: ۱۷۷۴۹۸

ناگفته‌های کدخدایی از حوادث 88 و رد صلاحیت هاشمی

تاریخ انتشار: ۱۷:۳۶ - ۰۴ بهمن ۱۳۹۲
سخنگوی سابق شورای نگهبان با اشاره به فرایند ردصلاحیت آیت الله هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری و نقش حسن روحانی در این زمینه گفت: آقای روحانی گفتند آقای هاشمی انصراف از انتخابات را قبول نکرده اند که در نهایت ما  این موضوع را به صورت رسمی اعلام کردیم.

برنامه «شناسنامه» این هفته با حضور دکتر عباسعلی کدخدایی از شبکه سه سیما پخش شد. 

کدخدایی در بخش ابتدایی مصاحبه تلویزیونی خود در مورد فعالیت خود در ابتدای پیروزی انقلاب گفت:«ما هم مثل بقیه مردم و در خیل جمعیت مسلمان آن روزها که آرزوی برپایی حکومت اسلامی را داشتند، درگیر حضور در تظاهرات و جمعیت ها بودیم. با برخی از دوستان دوره دبیرستانی و برخی دانشجویان هم در حوزه توزیع کتاب و... در دبیرستان ها هم فعالیت داشتیم. تا مقطع دیپلم در اصفهان زندگی می کردم اما سال 58 با قبولی در دانشگاه به تهران آمدم.»

گزیده‌ای از اظهارات کدخدایی در برنامه شناسنامه را در ادامه می‌خوانیم:

  • سال 66-67 عضو سپاه شدم و در وزارت سپاه پاسدارن به عنوان مدیر کل امور حقوقی خدمت می کردم. سال 68 که وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و وزارت سپاه پاسدارن انقلاب اسلامی ادغام شدند هم به عنوان جانشین معاونت حقوقی منصوب شدم و تا سال 70 آنجا حضور داشتم. در آن سال وزارت علوم اصرار داشت که دانشجویانی که در امتحان اعزام قبول شده اند زودتر تکلیف خودشان را روشن کنند، به همین دلیل سال 70 عازم خارج کشور شدم و مدرک فوق لیسانس و دکتری را در کشور انگلیس کسب کردم.
  • هنوز هم برایم چندان روشن نیست که چه کسی من را برای عضویت در شورای نگهبان معرفی کرد. یک بار در کلاس درس بودیم که یکی از دانشجویانم گفت خبرهایی هست که شما می دانید و به ما نمی گویید! گفتم من خبری در اختیار ندارم، او صحبت هایش را اینطور ادامه داد که شما به عنوان عضو حقوق دان شورای نگهبان معرفی شده اید. ایشان برای اثبات حرف خودش رفت و روزنامه همشهری را آورد و دیدیم که اسم ما هم در زمره اسامی معرفی شده است. تا آن روز خودم هیچ اطلاعی نداشتم و هیچ صحبتی با بنده نشده بود.
  • بعد از عضویت در شورای نگهبان ابطه نزدیکی با آیت الله جنتی دارم. من تعبیری را که از مقام معظم رهبری شنیدم را عرض می کنم. ایشان فرمودند که جناب آقای جنتی از نعم بی بدیل الهی هستند. این تعبیر به نظرم نسبت به شخص ایشان خیلی جامع است. در دوازده سال گذشته شاهد فعالیت ها و اقدامات ایشان بودم. برخلاف چیزی که گاهی اوقات از بیرون به ایشان نسبت می دهند، ایشان انسان بسیار دقیق، منظم و معتقد به رعایت قوانین و مقرارت هستند و در جهت حفظ نظام جمهوری اسلامی ایران از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی کنند. ایشان در مباحث کاری بسیار منظم، دقیق و با انصاف هستند و هربار که به اشتباهی برسند، سریعاً در جهت جبران آن اشتباه حرکت می کنند.
  • مذاکرات مجلس شورای اسلامی با استناد به چیزی که در قانون اساسی آمده است باید علنی باشد. پیشنهاد من است که نه فقط در بخش قوانین که بخش رسیدگی به صلاحیت ها هم اگر خود ِ داوطلبین مشکلی نداشته باشند و به گونه ای نباشد که خلاف شرع باشد، مذاکرات مربوط به رسیدگی به صلاحیت ها منتشر شود.
  • یکی از عذرهایی که در این خصوص داریم این است که به هرحال در بررسی صلاحیت ها سوابق افراد مطرح می شود و مواردی عنوان می شود که گاهی حیثیت فرد را مورد توجه قرار می دهد و انتشار آن به نوعی خلاف شرع تلقی می شود. از طرف دیگر قانون هم حکم نکرده که مشروح مذاکرات به صورت علنی منتشر شود. در مورد تصویب قوانین مشروح مذاکرات در حال بررسی و تدوین است و تا الان برخی از آن ها هم منتشر شده است. یعنی ما مشروح مذاکرات شورای نگهبان نسبت به بررسی قوانین و مصوبات مجلس را تا حدودی انجام داده ایم.
  • مقام معظم رهبری بارها بر انتشار مشروح مذاکرات شورای نگهبان تاکید فرموده اند. ایشان هم در سال 79 در ملاقاتی که با اعضای وقت شورای نگهبان داشتند تاکید کردند انتشار این مذاکرات برای مردم و کارشناسان خوب و مفید است و هم در دیداری که اخیراً ما توفیق داشتیم ودر خدمتشان بودیم تاکید کردند که مشروح مذاکرات منتشر شود. همانطور که عرض کردم بخشی از مذاکرات به صورت پراکنده منتشر شده است و امیدواریم در دوره های جدید به صورت منظم و مجموعه های روشن این مذاکرات منتشر شد.
  • رسانه ای کردن این مسائل که مثلاً آقای فلانی به دلیل این مساله اخلاقی رد صلاحیت شده اشاعه فحشا صورت گرفته و خلاف شرع و قانون است. حیثیث خانواده فرد هم از این جهت متضرر می شود. از طرف دیگر ما در این مورد از جهت قانونی هم تکلیفی برای اعلام علل رد صلاحیت ها نداریم. قانون فقط تکلیف کرده که موارد به خود ِ فرد اعلام شود و طی مکانیزم تعیین شده توسط قانون این موارد به اطلاع فرد می رسد.
  • ما در شورای نگهبان دو سیستم رای گیری داریم. یکی رای گیری عادی است که در رابطه با مصوبات مجلس و بررسی صلاحیت ها صورت می گیرد که نصاب آن نصف+یک است. اگر آراء مساوی باشد و شش نظر مصوبه را مغاییر قانون اساسی بدانند و شش نفر این نظر را نداشته باشند، رای به تصویب مصوبه داده می شود. در مورد صلاحیت ها هم اگر ما هفت رای مبنی بر عدم تایید صلاحیت فرد نداشته باشیم ، رای به احراز صلاحیت داده می شود.
  • شیوه رای گیری دیگری هم در شورا وجود دارد که در مورد تفسیر است و نصاب آن سه چهار آراست. زمانی که تفسیر اصول قانون اساسی مطرح می شود ما نیازمند سه چهارم آراء هستیم. وقتی اعلام می کنیم فلان مصوبه مجلس با قانون اساسی مغایرت دارد به این معنی نیست که هر 12 نفر عضو شورا این مصوبه را مغایر می دانند بلکه حداقل 7 نفر از اعضای شورای نگهبان چنین نظری دارند.
  • برای رد صلاحیت باید مستندات ارائه شود و با اینکه بیایند و بگویند ایشان این وضعیت را دارد و این مسائل در موردش مطرح است، کفایت نمی کند. حتی وقتی مراجع رسمی گزارشی را ارسال می کنند، اگر تردیدی وجود داشته باشد، از آن مرجع تقاضا می شود جزئیات گزارش را ارسال نماید تا در نهایت آقایان به جمع بندی برسند. ملاک نظر اعضای محترم شروای نگهبان است. بنابراین در جهت رد یاعدم احراز صلاحیت، تنها فشاری که وجود دارد اسناد و مدارک است. اگر این اسناد و مدارک وجود داشته باشد، صلاحیت تایید نمی شود و در غیر این صورت توجهی به حرف ها نمی شود.
  • در جهت تایید صلاحیت ها خیلی از افراد ممکن است به دلیل شناخت ظاهری که از اشخاص دارند، بعد از رد صلاحیت آن ها با اعضای شورای نگهبان تماس بگیرند و شهادت دهند که فلان شخص را می شناسید. اما فردی که در شورای نگهبان هست، به جز شهادت افراد مطالب و مدارک دیگری را هم در اختیار دارد. گاهی ما نمی توانیم این مسائل را به فرد واسطه اعلام کنیم چون این هم اشاعه فحشاست. اینجاست که دشواری کار شورای نگهبان و مشکلی که برای شورای نگهبان به وجود می آید، بزرگ می شود. گاهی وقت ها برخی افراد خیال می کنند شورای نگهبان در یک محیط در بسته و بدون توجه به هیچ گونه مساله ای تصمیم گیری می کند.
  • درمورد اینکه آیا در رد صلاحیت افراد اشتباه شده باشد باید بگویم: همه ما انسان هستیم و انسان هم جایز الخطاست. به ندرت مواردی اتفاق افتاده است. دلیلش هم این بوده که در اکثر موارد مستنداتی به دست ما رسیده که بعد از انتخابات مشخص شده این مدارک صحت چندانی نداشته است. یا مثلاً یکی از دستگاه هایی که مسئول ارائه گزارش ماست، در ابتدا گزارشی را به ما اعلام می کند و اعضا هم بر اساس آن نظری را اعلام می کنند اما بعدها آن دستگاه و نهاد اعلام می کند که این گزارش صحیح نبوده! البته ما در مدتی که برای بررسی صلاحیت ها در اختیار داریم تلاش می کنیم از همه جهات صلاحیت را مورد بررسی قرار دهیم تا چنین مشکلاتی پیش نیاید. فکر می کنم طی سال های اخیر این موارد به حداقل (عدم) رسیده بود.
دوستان خواهان برگزاری انتخابات بدون احمدی‌نژاد بودند
  • در سال 88 اختلاف نظر زیاد بود. در آن سال چون مباحث به قول معروف کش دار شد و عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه به مسائل دامن زدند و فتنه 88 اتفاق افتاد، این اختلاف نظرها وجود داشت. روز دوشنبه بعد از انتخابات بود که یکی از اعضای شورا اصرار داشت که ما نتیجه را سریع تر اعلام کنیم. ما هم گفتیم باید در فرصت قانونی مسائل بررسی شود و ببینیم اگر خدایی نکرده اشکالی صورت گرفته آن را برطرف کنیم، ما نمی توانیم یک سویه عمل کنیم. این مساله ادامه پیدا کرد و بقیه اعضا هم قبول کردند و اگر یادتان باشد مقام معظم رهبری فرمودند مدت بیشتری برای بررسی اسناد و مدارک در نظر گرفته شود که این کارهم صورت گرفت و اعضای شورای نگهبان بعد از مدت قانونی و مهلت تمدید شده ای که مقام معظم رهبری فرمودند شورای نگهبان نظر خود را اعلام کرد.
  • درباره اینکه برخی معتقدند حمایت اعضای شورای نگهبان از یک نامزد خاص روی فضای کلی انتخابات 88 تاثیر منفی می گذارد نیز باید خاطرنشان کنم: در مقام داوری و قضاوت باید ببینیم داور یا قاضی از کجا باید بی طرف باشد. داور باید در مورد بررسی موضوع و صدور رای باید بی طرف باشد و در سایر جهات هیچ اشکالی ندارد که یک داور به یک طرف دعوا تمایل داشته باشد. البته این مسائل نباید بیان شود اما ثابت نشده که این موضوع خلاف است. اعضای محترم شورای نگهبان بنا بر اقتضاعات سمت های دیگری هم دارند. باید ببینیم در عمل قضاوت و داوری، این افراد تخلفی انجام داده اند یا خیر؟ اگر در مقام قضاوت تخلفی صورت نگرفته، صرف بیان یک مطلب اشکالی ندارد. ممکن است شما بگویید بهتر بود این کار انجام نمی شد که ما هم این حرف را قبول داریم. همان موقع با برخی از آقایان که صحبت می کردیم، از دوستان خواهش می کردم در این زمینه ها ورود پیدا نکنند. مثلاً آن زمان (88) دو نفر از اعضای شورای نگهبان در دولت بودند ( یکی وزیر و دیگری معاون رئیس جمهور) خب واضح است که وزیری که در کابینه حضور دارد از دولت حمایت می کند. معاون رئیس جمهور هم از کابینه حمایت خواهد کرد و این طبیعی است. اما آیا در مقام قضاوت در شورای نگهبان هم همینطور بودند؟ بنده عرض می کنم که چنین مساله ای اتفاق نیفتاده است.
  • در مورد انتخابات سال 88 ما دو مرحله داشتیم. یکی بررسی صلاحیت و دیگری بررسی انتخابات انجام شده! در بررسی صلاحیت ها چطور این آقایان رای آوردند؟ کسانی که به صلاحیت این افراد رای دادند همان کسانی بودند که صحت انتخابات را بررسی کردند. چطور می شود در جایگاه بررسی صلاحیت ها شورای نگهبان به صلاحیت این نامزدها رای داده و بی طرفی رعایت شده اما در زمینه بررسی صحت انتخابات بی طرفی رعایت نمی شود؟طبیعتاً این موضوع قابل قبول نیست. واقعیت این است که وضعیت سال 88 وضعیتی بود که در سایر ادوار هم اتفاق می افتاد. مگر انتخابات قبلی چگونه بود؟ پیش از این همه افراد می آمدند و صحبت می کردند اما در نهایت شورای نگهبان کار خودش را انجام می داد. من خدمت یکی از آقایان بزرگان که در آن زمان معترض بودند گفتم شما مطئمن باشید شورای نگهبان فقط وظایف قانونی خود را انجام داده و جانبداری نمی کند.
  • در جلساتی که در آن زمان با نمایندگان کاندیداها داشتیم، دوستان در آن زمان خواهان ابطال انتخابات و برگزاری مجدد انتخابات بدون حضور آقای احمدی نژاد بودند. سال 88 مشکل ما این بود که گزارش مشخص و معینی به ما داده نشده بود و گزارشاتی نظیر این که در فلان شعبه یک ساعت زودتر بسته شده و... ارسال شده بود که در همه انتخابات ها معمول است واگر لازم باشد همان موقع برخورد می کنیم.
  • روز جمعه ای که انتخابات برگزار شد، یکی از نامزدها اعلام کرد که من با اکثریت زیادی از آراء برنده انتخابات هستم. این موضوع یک مقدار فضا را تغییر داد. از فردای آن روز ما جلساتی برگزار کردیم تا این موضوع را بررسی کنیم. با روسای ستادها هم تماس گرفتیم و در مورد بیان این مطلب سوال کردیم.
  • قبل از انتخابات خبرهایی داشتیم که احتمال می دادیم اتفاقاتی بیفتد. این مطالب را با برخی از مسولین کشور هم مطرح کردم که ظاهراً قرار است اتفاقاتی بیفتد و باید بیشتر مراقبت کرد.
  • در هر صورت فردای آن روز (شنبه) اعلام کردند که ما به روند انتخابات اعتراض داریم و خواستار ابطال انتخابات هستیم. چیزی که در کشور ما سابقه نداشته است. اینکه بگویند به خاطر تقلب در انتخابات باید آن را ابطال کرد در هیچ کشوری سابقه ندارد. تقلب نیاز به مدرک است! یک روز قبل از انتخابات، نماینده یکی از نامزدها که الان هم وزیر است نزد من آمد و گفت ما به انتخابات اعتراض داریم چون یکی از نامزدها در مناظره با لحنی بد صحبت کرده است. ما گفتیم این چیزی نیست که بخواهیم ایراد بگیریم اما ایشان اصرار داشت که صلاحیت آن نامزد به دلیل اینکه در مناظره با آن لحن صحبت کرده، باید رد صلاحیت شود. ما گفتیم برای رد صلاحیت نیازمند عدله محکمی هستیم اما ایشان گفتند چون در آن مناظره مطالب توهین آمیزی بیان شده، بیاد رد صلاحیت شود. ما هم در پاسخ گفتیم اگر توهین صورت گرفته باید به قوه قضاییه ارجاع داده شود قوه قضاییه نظر خود را بیان کند.
  • برای اطمینان خاطر ایشان گفتم شما گزارش خود را به قوه قضاییه ارائه کنید،ایشان گفتند ما این گزارش را به دادستان کل کشور (دری نجف آبادی) ارسال کرده ایم. من همان موقع با ایشان تماس گرفتم و گفتم اگر ممکن است زودتر این گزارش را بررسی کنید و نتیجه آن را به ما اعلام کنید. به ایشان هم گفتم اگر محکمه ای چنین اتهامی را ثابت کرد، قطعاً شورای نگهبان نسبت به آن اظهار نظر خواهد کرد، ولو اینکه یک روز به انتخابات باقی مانده است. آقای دری اشاره کردند که من این گزارش را به مرجع مربوطه ارسال کرده ام و منتظریم تا رسیدگی شود. در نهایت پاسخی برای ما نیامد و هیچ محکومیتی نسبت به این مساله به دست ما نرسید. ما به چه دلیل می توانیم فردی که یک دوره رئیس جمهور بوده است را رد صلاحیت کنیم؟
  • روز شنبه که این اتفاقات افتاد از دوستان خواستیم اسناد و مدارک خود را ارائه کنند اما اسناد و مدارکی به دست ما نرسید و فقط گزارش هایی جزئی ارائه شد که معمولاً در همه انتخابات ها اتفاق می افتد. وقتی ما مساله را پیگیری کردیم و از نامزدها به صورت کتبی خواستیم که بیایند و توضیح دهند که شرایط به چه صورت است، نامزدها نمایندگانی از سمت خودشان معرفی کردند. آقای محتشمی پور، آقای علی اوسط هاشمی و آقای کرباسچی و آقای دانش جعفری کسانی بودند که از طرف نامزدها معرفی شدند و در شورای نگهبان جلساتی با آن ها برگزار کردیم. (آقای احمدی نژاد هم به دلیل اینکه اعتراضی نداشتند نماینده ای معرفی نکردند.) در همان جلسه اول که ما پرسیدیم خواسته شما چیست؟ گفتند ابطال انتخابات. ما هم گفتیم ابطال انتخابات که امکانپذیر نیست! شما باید صحبتی کنید و مدرکی ارائه کنید که مستند باشد. گفتند نه ما شورای نگهبان را هم قبول نداریم! خب شما شورای نگهبان را که قبول ندارید، خواستار ابطال انتخابات هم که هستید، اینطور که سنگ روی سنگ بند نمی شود! شورای نگهبان همان شورای نگهبانی است که صلاحیت این نامزدها را تایید کرده است. چطور در زمان تایید نامزدها شورای نگهبان مورد تایید بود و الان که زمان بررسی صحت انتخابات است می گویید نه؟!
  • شنبه بعد ما از نامزدها درخواست کردیم به صورت شخصی در جلسه عمومی شورای نگهبان حاضر شوند و مسائل مورد نظر خود را بیان کنند. اما از بین نامزدها فقط آقای رضایی به شورای نگهبان آمدند و مطالب خود را بیان کردند و دو نامزد دیگر در شورای نگهبان حاضر نشدند. عمده نظر آقای رضایی هم این بود که در برخی استان ها بازشماری آراء صورت بگیرد که این کار هم برای ایشان انجام شد. وقتی این کار در یکی- دو استان آغاز شد آرای ایشان مقداری کاهش پیدا کرد و خود ایشان اعلام کردند که نمی خواهم این بازشماری ادامه پیدا کند که ما هم دستور توقف را صادر کردیم.
  • وقتی به صورت مکتوب از دوستان درخواست می کردیم که شکایات و گزارشات خود را به صورت مستدل به ما ارائه کنید، این کار را نمی کردند و می دیدیم بیانه شان در بی بی سی فارسی منتشر می شود.
  • وقتی این مسائل را می دیدیم تعجب می کردیم چون شورای نگهبان همان نهادی است که در مرحله اول صلاحیت شما را تایید کرده است. الان هم همان شورای نگهبان است، چطور در پاسخ به نامه های رسمی شورای نگهبان می روید به بی بی سی فارسی و رسانه های ضد انقلاب بیانیه می دهید؟ در ادامه ما پیشنهاد تشکیل یک هیات ویژه را مطرح کردیم که با نظر نامزدهای معترض مسائل را بررسی نماید و در نهایت نتیجه را اعلام کند. این هیات با حضور افرادی مثل آقای دکتر حداد، آقای ابوترابی، دکتر ولایتی و... تشکیل شد. آقای کروبی صبح روز شنبه بیانیه ای صادر کرد که اگر دو نفر از اعضای این شورا تغییر کنند، نتیجه تحقیقاتش را قبول خواهیم کرد. بعد از ظهر آقای موسوی اعلام کردند که ما خواستار ابطال انتخابات هستیم و این هیات را قبول نداریم. آقای کروبی هم اطلاعیه ای که صبح منتشر کرده بودند را پس گرفتند و گفتند انتخابات به دلیل تقلب باید باطل شود. این هیات در نهایت مساله را بررسی کرد و به بازشماری ده درصدی آراء در مقابل دوربین های تلویزیونی منجر شد.
  • آنچه مشخص است این است که به هرحال یک آشوب و مواردی خلاف قانون اتفاق افتاد. نکته مهم این است که این دو نفر مسبب اصلی این مسائل بودند. من نمی توانم به عنوان قاضی نظر بدهم اما پیشنهادم این است که حتماً باید محکمه ای شکل بگیرد. الان یک اقدام تامینی و موقتی برای حفظ جان و امنیت این افراد و همچنین رعایت نظم عمومی صورت گرفته است اما باید محکمه ای صالح تشکیل شود تا به اتهامات این دو نفر رسیدگی کند و این دو نفر پاسخگوی اتهاماتشان باشند. چیزی که دادگاه تعیین کند ( چه تبرئه چه محکوم شدن) از نظر همه مسولین و مردم مطاع خواهد بود و کسی اعتراضی نخواهد داشت.

برای حفظ حرمت هاشمی به وی پیغام دادیم که خودش انصراف دهد
  • در این انتخابات چهره های زیادی می خواستند به گردونه انتخابات ورود کنند که خیلی از این چهره ها از نگاه شورای نگهبان شرایط لازم را نداشتند. ما ناچار بودیم با برخی از این ها گفت و گو و مذاکره کنیم تا اگر نظر اجماعی شورای نگهبان این است که این آقایان شرایط لازم را ندارند به آن ها اعلام شود که منصرف شوند. با خیلی از افراد من صحبت کردم و با برخی دیگر هم آقایان صحبت کردند. اگرچه آن ها انتظار داشتند شورای نگهبان چشمش را ببندد و صلاحیت همه را تایید کند اما شورای نگهبان در این مورد با کسی شوخی نداشت.
  • نسبت به آیت الله هاشمی بحث خاص و ویژه ای نبود که بگوییم کار نسبت به دیگران متفاوت است. چون حساسیت بیشتری وجود داشت در یکی- دو جلسه بحث هایی داشتیم و اجماع مباحث این بود که رای لازم نسبت به ایشان وجود ندارد. جایگاه ایشان برای همه محترم بود. ما جدای اینکه می خواستیم وظیفه قانونی خود را انجام دهیم، پیشنهاد شد با برخی افراد صحبت شود که اگر امکانش هست ایشان انصراف دهند تا بعداً چرا زودتر به ما نگفتید!؟ در مورد انتخابات خبرگان سال 85 نظر ایشان بود که نمایندگانی از طرف ایشان سر صندوق ها حضور داشته باشند. قانون انتخابات خبرگان هم چنین مساله را پیش بینی نکرده بود. اما ایشان اصرار زیادی روی این مساله داشتند و حتی با آقای جنتی تماس گرفتند و گفتند اگر این کار انجام نشود من انصراف و بیانیه می دهم.
  • آن زمان آقای پورمحمدی وزیر کشور بودند که با ایشان صحبت کردیم و آیین نامه انتخابات خبرگان اصلاح شد تا نمایندگان نامزدهای خبرگان بتوانند سر صندوق ها حاضر شوند. ما این مشکل را برای آقای هاشمی حل کردیم. ظاهراً برای ایشان این تردید ایجاد شده بود که شاید اتفاقاتی در جهت حذف ایشان در حال وقوع است. اما ما تا آنجایی که قانون اجازه دهد در جهت شفاف سازی اقدام خواهیم کرد.
  • در انتخابات 92 هم شورای نگهبان نظری نداشت که الزاماً صلاحیت ایشان احراز شود یا نشود اما صحبت هایی که نسبت به بقیه افراد انجام شد، آقایان می گفتند بهتر است برای حفظ حرمت این افراد صحبت شود که خودشان انصراف دهند. آقای هاشمی هم از همین قبیل بود و قتی دیدیم اجمالاً رای لازم وجود ندارد، من با برخی از آقایان که می دانستم با ایشان ارتباط دارند تماس گرفتم و گفتم اگر می شود ایشان خودشان انصراف دهند تا مشکلی هم ایجاد نشود. این افرا هم گفتند بعید است آقای هاشمی این کار را انجام دهند اما بازهم با ایشان صحبت کردند و در نهایت گفتند که ایشان انصراف نمی دهند. وقتی این موضوع در شورای نگهبان مطرح شد، رای گیری نهایی صورت گرفت و ایشان رای نداشت. بازهم در این مرحله برخی از آقایان اعضای شورای نگهبان جلسه ای داشتند و گفتند اگر می شود، قبل از اعلام رسمی نظر شورا، این موضوع به اطلاع ایشان برسد. مساله به بنده واگذار شد، یکی اینکه با آقای لاریجانی (رئیس مجلس) صحبت کردم و گفتم اگر می شود شما این مساله را منتقل کنید. یکی هم جناب آقای روحانی بودند که دعوتشان کردم که وضعیت خودشان را به ایشان اعلام کردیم و هم خواهش کردیم موضوع را با آقای هاشمی در میان بگذارند. ایشان هم گفتند اگر می شود در این مورد تجدید نظری داشته باشید که ما گفتیم امکان این کار وجود ندارد و خواهش کردیم که این پیام را به آقای هاشمی برسانند.
  • فردای آن روز آقای لاریجانی به دیدار آقای جنتی آمدند و گفتند به صورت حضوری با آقای هاشمی صحبت کرده اند و ایشان حاضر به انصراف نیستند. آقای روحانی هم به من گفتند من هم صحبت کرده ام و آقای هاشمی این موضوع را قبول نکرده اند که در نهایت ما  این موضوع را به صورت رسمی اعلام کردیم.
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
پرطرفدارترین عناوین