bato-adv
کد خبر: ۱۴۷۰۳۱

گوشت قربانی تبلیغات انتخاباتی

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۳ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۲

     یادداشت زیر را آقای بابک رفعت، کارشناس ارشد حقوق بین‌الملل برای فرارو ارسال کرده‌ا‌ند


هر گاه انتخابات از راه می رسد شعارهای فراوان انتخابتی نامزدها نیز آرام آرام از راه می رسد و از آنجا که مشکلات جامعه ما بطور ثابت موضوعات مشخصی است به همین خاطر شعارهای فرهنگی نیز همیشه بخشی از برنامه تبیلغی هر نامزدی را شامل می شود.

امروز شاید کمتر کسی حتی در میان مردم عادی وجود داشته باشد که به معضلات فرهنگی جامعه ایرانی معترف نباشد و این مشکلات آنقدر فراگیر است که از تماشاچیان ما در ورزشگاه، تا رانندگی در خیابان ها و همینطور رفتارهای شخصی و اجتماعی تمام ما(شامل خود سیاسیون هم می شود) را آلوده ساخته است و البته باید به تمام این مشکلات فرهنگی، تهاجم نرم دشمن از طریق رسانه ها،ماهواره ها و سایر موارد را نیز اضافه کرد.

در مورد چنین موضوعی دو بعد روشن وجود دارد؛اول آنکه همه می دانیم که در بخش های مختلفی از زندگی اجتماعی و سیاسی خود از نظر فرهنگی دارای مشکل هستیم و دوم آنکه حتما باید برای رفع این مشکلات چاره اندیشی نماییم.

اما اینکه چه کسی متصدی این چاره اندیشی خواهد بود با توجه به اینکه معمولا بیشتر نامزدهای ریاست جمهوری در تحقق آن شاهنامه سرایی می کنند و خود رئیس جمهور در شورای عالی فرهنگی یک صندلی ریاست به نام خورده دارد و همینطور سند سه وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی،آموزش و پرورش و وزارت علوم به نام دولت اوست ،به نظر می رسد بار این مسئولیت بیش از هر نهاد رسمی و غیر رسمی دیگری بر دوش قوه مجریه باشد.

از دیگر سو بدلیل انتخاباتی بودن سیستم گزینش ریاست جمهوری و نیاز به جمع آوری آراء مردم جهت تصدی این پست، و اینکه در بازار داغ تبلیغات انتخاباتی موضوعات فرهنگی چندان برای رای دهندگان موضوعات جذابی نخواهد بود (حداقل امروز اینطور است) و هم اینکه برخی نامزدها از مدل فرهنگی و الگوهای مورد نیز در این زمینه برای جامعه ما چیز زیادی نمی دانند و فرهنگ کشور در دست آنها مانند یک کلاف سردرگم و بی سر و ته می ماند، چندان اقبال و سرمایه گذاری نسبت به پراختن به این موضوع نمی شود.

همینطور به این خاطر که جامعه ایرانی سال ها است (احتمالا از زمان قاجار به امروز) با فقر و مشکلات اقتصادی بشکل طاقت فرسایی دست و پنجه نرم می کند و سیر کردن شکم زن و بچه فرصت مطالبه دیگری برای او باقی نگذاشته هر زمانی که شعاری تبلیغاتی از ستاد یکی از همین کاندیداها به گوش او برسد که در آن بوی از نان و بهبود وضعیت و شرایط اقتصادی موجود به مشامش بخورد، احتمال اینکه سیل آرا چنین افرادی به صندوق‌های شعار دهنده سرازیر شود بسیار بالاست یا حداقل ارزیابی خود کاندیدا از جامعه فعلی ما چنین است بنابراین انتخاب و اهمیت دادن به چینین شعارهایی الویت غیر قابل تردیدی دارد.

در این میان آخرین تجربه ای هم که یک دولت از پرداختن به فرهنگ برای جامعه به یادگار گذاشت و تصمیم گرفت تا یک دوره از ریاست جمهوری خود را به فرهنگ اختصاص دهد و پس از انتخاب شدن به دنبال آن برود همین دولت دهم بود که نتیجه شعارها و تبلیغاتش وضعی است که امروز همه شاهد آن هستیم بیشتر به یک قوز بالا قوز شباهت دارد تا شیرین شدن کام ملت.

در حالیکه با توجه به چند موضوع بالا و دلایل فراوان دیگر بحث فرهنگ بعنوان یک موضوع دست و پا گیر نزد جامعه ما و بخصوص دولت ها رو به فراموشی است و همه با وضع فرهنگی موجود به شکلی کنار آمده اند و خود را یک جای آن جا داده اند و البته برای سازگاری با وضعی به مراتب بدتر هم کاملا آماده اند، این هوشیاران در آنسوی مرزها هستند که با یک برنامه دقیق و هدفدار مشغول مهندسی نوین فرهنگ کشوری با سابقه 1400 ساله اسلامی و تمدنی 2500 ساله اند و جالبتر آنکه هر روز هم به جمع این مهندسان اضافه می شود.

در این میان پاسخ یک یا چند نهاد کشور به چنین تهاجم سیستماتیک،منظم و با برنامه ای بصورت اندک، پراکنده، مملو از سر در گمی و بی برنامگی و گاهی هم برخوردی است.

شبیه سازی نمادین این وضعیت ما را به یاد تهاجم ارتش های روس و انگلیس به کشورمان در جریان جنگ جهانی دوم و مقاومت های ناامیدانه، اندک و بی حاصل حکومت وقت در مقابل آنها می اندازد که نتیجه آن هجوم منظم و این مقابله پراکنده چیزی جز اشغال نهایی خاک کشور ما نمی توانست باشد.

در طول این سال‌ها هر چقدر که ما در سخت افزارهای حکومتی قدرتمند شده ایم و در سیاست زدگی پیش رفته ایم اما به همان نسبت در نرم افزار های فرهنگی عقب گرد داشته ایم و با این عقب نشینی های خود یا جامعه را دچار خلاء های فرهنگی نموده ایم یا اینکه جای خود را با فرهنگ های دیگری جابجا کرده ایم، چرا که مطابق قوانین ثابت اجتماعی وجود فرهنگ در جامعه هر چند بیگانه بهتر از بی فرهنگی است.

این صحیح است که نظام انتخاباتی می‌طلبد تا همواره خوراک تبلیغاتی از میان موضوعات داغ جامعه فراهم شود اما کسی که می خواهد بر گرده قوای اجرایی این سرزمین سوار باشد باید بداند که تهیه این خوراک نباید به قربانی کردن اصل موضوع منجر شود و دریابد که اگر او قرار است بعنوان یک مسلمان ایرانی در این سرزمین ریاست کند باید برای ایرانی بودن و اسلامی ماندن آن برنامه،انگیزه و چهارچوب داشته باشد.
 
مجله خواندنی ها
مجله فرارو