bato-adv
کد خبر: ۱۲۸۶۲۷
مهدی مطهرنیا در گفتگو با فرارو تحلیل می‌کند

خاورمیانه به آتش کشیده‌ می‌شود؟!

«خاورمیانه آرام و خالی از تنش به نفع آمریکا است؛ در حالی که همین خاورمیانه آرام و خالی از تنش که در آن رقابت های مبتنی بر قواعد بازی صورت بپذیرد و آمریکا از آن منتفع شود، به ضرر رژیم اسرائیل است. اینجاست که تعارض و تضاد میان آمریکا و اسرائیل زیاد می شود و این تعارض و تضاد فقط میان دولت نتانیاهو و اوباما نخواهد بود.»
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۵ - ۱۶ مهر ۱۳۹۱

فرارو- یک استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل گفت: «خاورمیانه آرام و خالی از تنش به نفع آمریکا است؛ در حالی که همین خاورمیانه آرام و خالی از تنش که در آن رقابت های مبتنی بر قواعد بازی صورت بپذیرد و آمریکا از آن منتفع شود، به ضرر رژیم اسرائیل است. اینجاست که تعارض و تضاد میان آمریکا و اسرائیل زیاد می شود و این تعارض و تضاد فقط میان دولت نتانیاهو و اوباما نخواهد بود.»

روزنامه هاآرتص در شماره روز جمعه 5 اکتبر خود به گزارش اخیر سازمان امنیت نظامی اسرائیل اشاره کرده و نوشته است که به اعتقاد این سازمان سال 2013 سال انفجار «درگیری های متراکم» باشد. بنا به این گزارش خاورمیانه در این سال به مرز آتش خواهد رسید که چهار پرونده اساس اصلی آن خواهند بود.

بحران هسته ای ایران، جنگ در سوریه، جنگ قدرت در مصر و احتمال بروز جنگی گسترده تر در ابعاد جهان عرب چهار پرونده ای هستند که می توانند درگیری های ثانوی را در منطقه موجب شده و خاورمیانه را به آتش بکشند.

دکتر مهدی مطهرنیا استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین المللی در گفتگو با فرارو گفت: «آنچه که در این گزارش باید مورد دقت و تعمق قرار بگیرد، در وهله نخست سطح تحلیل آینده پژوهانه آن از دو زاویه آینده اکتشافی و آینده هنجاری است.»

وی ادامه داد: «اساسا در آینده پژوهی که من نام آن را باریخ شناسی ( hue- story ) می گذارم دو سطح تحلیل وجود دارد. اکتشافی و هنجاری. در آینده پژوهی اکتشافی ما ساخت آینده تاریخ را بر اساس پیش بینی، مورد توجه قرار می دهیم. سیگنال های متفاوت و نشانک های گوناگون را مدنظر قرار داده و بر اساس روش هایی مانند تحلیل روند این پیش بینی انجام می پذیرد که در آینده چه رخ خواهد داد.»

وی افزود: «اما از سوی دیگر یکی از رموز اساسی تحرک باریخ شناسانه اساسا متوجه آینده نگاری و نه آینده نگری است. آینده نگری متوجه پیش بینی است؛ در حالی که آینده نگاری به ترسیم آینده مطلوب نگارنده آن آینده توجه دارد و با ترسیم تصویری از آینده مطلوب در بُعد زمان و شکل دادن و محتوا بخشیدن به آن تصویر در بُعد آینده زمان تلاش می کند از آن مقطع آینده زمان به گذشته برگردد و با روش پس نگری، از آینده به حال آمده و سپس استلزامات رسیدن به آن آینده را برنامه ریزی کند.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «بسیاری از تحلیل های کانون های تفکر اسرائیل جنبه آینده نگارانه دارد و چون استلزامات ابزاری آن را در جهان، برنامه ریزی و به عبارتی سیاست گذاری می کند، می تواند با برنامه ریزی این نکته را پیش ببرد.»

وی ادامه داد: «به نظر می رسد تلفیقی از آینده پژوهی اکتشافی و آینده نگاری هنجاری در این گزارش مدنظر است. به بیان دیگر از یکسو سیگنال های موجود و نشانک های ضعیف و قوی متفاوتی وجود دارد که نشان می دهد این چهار بحران، چهار بحران در هم تنیده و بهم پیوسته ای هستند که در هارتلند نو (خاورمیانه) خود را به نمایش می گذارد.»

وی افزود: «لذا پرونده هسته ای ایران، مسئله بحران سوریه و انتقال قدرت به اخوان المسلمین مصر با وجود ساختار در هم تنیده مصر از گرایش های سکولار و مذهبی سنتی در قالب اخوان، می تواند زمینه پرور یک تحرک در بُعد گسترده خاورمیانه شود.»

وی تصریح کرد: «از این منظر آینده اکتشافی مدنظر است؛ اما از منظری که این معانی، خشونت بار و ایجاد یک فضای ملتهب جنگ محورانه کند، آینده هنجاری است که اسرائیل به دنبال آن است. چرا که اسرائیل با موجودیت نظامی و جنگی خود زمانی می تواند از ارزش استراتژیک برای غرب برخوردار باشد که هارتلند نو درگیر منازعه و خشونت باشد.»

این کارشناس مسائل بین الملل با بیان اینکه زمانی که منازعه و خشونت در هارتلند نو نباشد، اسرائیل و حتی جغرافیایی به نام اسرائیل برای غرب بی معنا خواهد بود گفت: «آنجاست که در کنار این گزارش اگر به اخبار قبلی رجوع کنیم، انتشار صحبت کسینجر از اهمیت جدی برخوردار می شود.»

وی ادامه داد: «کسینجر اخیرا بیان کرده که اسرائیل تا دهه آینده با چالش های جدی روبرو است که به نابودی اسرائیل می انجامد و این زنگ خطری برای یهودیت صهیونیست تل آویو نشین است.»

وی خاطرنشان کرد: «لذا شاید بتوان گفت انعکاس این گزارش بازتابی در برابر صحبت های کسانی مانند کسینجر است که در ادبیات سیاسی بین المللی به ویژه در کشور ما آنها را وابسته به یهودیت صهیونیست می نامند.»

این استاد دانشگاه اظهار کرد: «اما آنچه مسجل است آن است که خاورمیانه آرام و خالی از تنش به نفع آمریکا است؛ در حالی که همین خاورمیانه آرام و خالی از تنش که در آن رقابت های مبتنی بر قواعد بازی صورت بپذیرد و آمریکا از آن منتفع شود، به ضرر رژیم اسرائیل است. اینجاست که تعارض و تضاد میان آمریکا و اسرائیل زیاد می شود و این تعارض و تضاد فقط میان دولت نتانیاهو و اوباما نخواهد بود.»

وی با بیان اینکه این تضاد و تعارض در آینده بیش از امروز خود را نشان خواهد داد گفت: «اسرائیل در آینده دیگر نقش برتری بر آمریکا در منطقه نخواهد داشت.»

وی ادامه داد: «اسرائیل آینده باید بپذیرد جزء پایگاههای آمریکا در منطقه خاورمیانه باشد و حد و حدود خود را در منطقه خاورمیانه بر مبنای تعریف آمریکایی از این حد و حدود رعایت کند و از طریق لابی های یهودی نیویورک نشین بر گزاره های سیاسی جدی واشنگتن تاثیر بگذارد.»

وی با بیان اینکه یهودیت تل آویو نشین دیگر نمی تواند به راحتی با ابزارهای سنتی و قدیمی خود در کاخ واشنگتن تصمیم گیرنده و تصمیم ساز باشد گفت: «لذا پیچیدگی این ارتباط در قرن 21 میلادی موجب می شود که نوعی واگرایی از این منطقه میان اسرائیل و آمریکا به وجود بیاید.»

وی ادامه داد: «لذا هر چه منطقه خاورمیانه مملو از خشونت جنگ محورانه شود، اسرائیل احساس امنیت بیشتری می کند؛ مگر اینکه بازی جنگ آنقدر شدید شود که به ناگاه جمعیت موجود در قطب های متفاوت جنگ و منازعه که در یک طرف، جبهه پیوسته با غرب در منطقه خاورمیانه یا جبهه موافقت (ترکیه، عربستان، قطر و مصر) و در طرف دیگر جبهه مقاومت حضور دارند، در یک پیوند معنادار در مقابل اسرائیل صف بندی کنند.»

وی افزود: «آن وقت است که کل قاعده بازی در آینده ممکن است بهم بخورد. ولی تا زمانی که جبهه مقاومت و جبهه موافقت در چارچوب منطقه ای عمل کنند، بالا رفتن میزان خشونت جنگ محورانه به نفع اسرائیل تمام می شود.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که چرا بالا رفتن میزان خشونت در منطقه به نفع اسرائیل خواهد بود؟، گفت: «بدلیل اینکه این آشوب ها و جنگ ها در کشورهایی رخ می دهد که هرکدام پتانسیل رو در رویی با اسرائیل را دارا هستند و در صورت اتحاد احتمالی میان آنها قدرتی مضاعف در برابر اسرائیل در منطقه خاورمیانه تشکیل می شود که این امر به نفع اسرائیل نخواهد بود.»

وی ادامه داد: «بی تردید تضعیف سوریه، درگیری در لبنان و آشوب و درگیری میان کشورهای مختلف عربی و اسلامی با یکدیگر، تفرقه و تشتت موجود میان کشورهای اسلامی را افزایش و با ایجاد این تنش ها و درگیری ها، تضعیف هرکدام از این کشور ها در تحلیل نهایی به نفع اسرائیل خواهد بود.»

مطهرنیا در پاسخ به این سوال که چرا آرامش و امنیت در خاورمیانه به نفع آمریکا است؟، گفت: «آمریکا در پی آن است که خاورمیانه را به صورتی مدیریت کند که در بخش هایی از آن مدیریت امنیتی صورت بپذیرد و در بخش های نزدیک به مرزهای چین یا آسیای خاوری مدیریت ناامنی به انجام برسد.»

وی ادامه داد: «آمریکا در پی آن است که خاورمیانه میانی و خاورمیانه غربی تا حدودی آرامش بپذیرد. شاخ آفریقا و کشورهای خاورمیانه میانی مانند عربستان، سوریه، ترکیه و اردن کشورهایی هستند که در آینده باید دولت های اسلام خواه در آنها حاکم باشد و نه دولت های اسلامگرا.»

وی افزود: «الگوی تعادلی ترکیه از یک طرف و الگوی سنتی عربستان از سوی دیگر باید در منطقه خاورمیانه به عنوان مرجع سیستم های حکومتی قرار بگیرد. سیاست دوپایه نیکسونی در باب مدیریت امنیتی در خاورمیانه میانی، متکی بر اتصال ترکیه و عربستان از منظر دو پایه با قرار گرفتن منطق قطر به عنوان یک لبه درونی در منطقه خلیج فارس است.»

وی افزود: «از سوی دیگر آمریکا در خاورمیانه شرقی (افغانستان و پاکستان) خواهان مدیریت ناامنی است. زیرا با این مدیریت ناامنی می تواند حضور آمریکا را در خلیج فارس به عنوان اولیّت استراتژیک آمریکا توجیه پذیر کرده و برای افکار عمومی قابل قبول نماید.»

وی تاکید کرد: «لذا من بر این باورم که آمریکایی ها بر آن خواهند بود که خاورمیانه میانی را مدیریت امنیتی کنند و با اسلام خواهی در منطقه خود را هماهنگ و از هم اکنون به دنبال آن هستند که در اخوان و گروههای متفاوتی که اتفاقا دارای گرایش های بسیار رادیکال نسبت به غرب هستند نفوذ پیدا کنند و با مدیریت آن در این چارچوب در آینده زمان بتوانند بحران های موجود در خاورمیانه میانی و غربی را به طرف خاورمیانه شرقی هدایت کنند و در آنجا حضور خود را توجیه پذیر کنند تا دیواره آهنین را از مرزهای افغانستان و پاکستان با عبور از خلیج فارس به طرف استرالیا انتقال بدهند.»

وی گفت: «بدین ترتیب آمریکا خواهد توانست دیواره آهنینی که سال ها پیش آیزنهاور در برابر شوروی کشید، در برابر چین قدرتمندی بکشد که خواهان ایجاد یک امپراطوری بزرگ شرقی از منظر اقتصادی و سیاسی از آسیای خاوری به سرتاسر جهان به عنوان رقیب آمریکا در دنیا می باشد.»

ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۵۹ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۷
تحلیل بسیار خوب و دارای نگاه جدیدی به موضوع بود. در یک مصاحبه دیگر با مطهرنیا ابعاد ممکن درگیری در خاورمیانه را مورد توجه قرار دهید.
ali
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۷
با میرزا و پیمان موافقم . این گونه تحلیل ها در بین کارشناسان ما کم دیده می شود و برای ما بسیار غنیمت است که فرارو با تلاش در این زمینه اطلاع رسانی می کند. باید از این تحلیل ها استفاده های کاربردی شود.
حميد
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۰۷:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۷
دنياي غرب اسرائيل را به جهت تامين منافع انرژي خواه خود با استفاده از اراطي گرايي مذهبي يهوديان و مظلوم نمايي آنان به وجود آورد .هم اكنون كه روش تامين انرژي تغيير يافته به اسرائيل احتياجي نيست و در عوض نابودي اسرائيل به منافع بي شماري دست خواهند يافت. پس بصيرت ايجاب ميكند كه اسرائيل نابود نشود تا غرب به منافع خود دست نيازد....
مسعود
GERMANY
۲۰:۱۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
قلم شما همیشه پایدار . مسعود .
پژمان
GERMANY
۲۰:۰۲ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
با سلام و صد آفرین به سایت خبری فرارو - از اینکه از درج این گونه مقالات ما را مطلع می گردانند . قربان همگی شما . پژمان. از آلمان .
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱۱
محمود
GERMANY
۱۸:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
درود بر هوش و ذکاوت شما برادر ارجمندم خودم آقای دکتر مطهرنیا . محمود .
میرزا
GERMANY
۱۸:۱۵ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
دوستان و عزیزان - ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ( در این گونه نوشتار و یامقا لات ) ادراک ارزش های نو در تعیین سرنوشت ملی مطرح شده است . میرزا .
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۲۴ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
زندگی ما که تلخ است باشد که با جنگی تمام عیار زندگی چپاول گران نیز تلخ شود انشاالله.
خسرو
GERMANY
۱۹:۰۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
این همان نگرانی و خطری ست که جهان معاصر را دستخوش آن ، یعنی دستخوش در آمدن به یک جامه ی معین جنگ در خدمت قدرت ،! ترسیم کرده کرده بود . خسرو .
پیمان
GERMANY
۱۹:۲۰ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
امیدوارم این نوشته بتواند ( با عذر خواهی از آقای مطهرنیا ) به سهم کوچک خود در بسط بسیج اندیشه ها ، بمنظور دفاع از استقلال انقلاب مردم ایران موتر ، واقع بشود . و سبب شود که از راهنمائی ها ی صاحب نظران عزیز در تداوم بازخوانی فرهنگ اندیشه در تفکر ملی ، بهره ور شویم . پیمان .
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۹:۴۶ - ۱۳۹۱/۰۷/۱۶
آقاي مهدي مطهر نيا آيا شما تصور ميكنيد كه آمريكا نمي داند كه منافعش در چه شرايطي بهتر تامين ميشود ؟
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv