bato-adv
کد خبر: ۱۲۱۸۲۹

عشق ممنوع، انگیزه قتل شوهر

زنی بعد از برقراری رابطه پنهانی با برادر شوهرش از او برای قتل همسر خود كمك گرفت.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۱۹ مرداد ۱۳۹۱
 زنی بعد از برقراری رابطه پنهانی با برادر شوهرش از او برای قتل همسر خود كمك گرفت.

در آخرین روز اردیبهشت سال جاری مردی که از جاده‌ای در حاشیه مشهد عبور می‌کرد، وقتی شیء مشکوکی را زیر یک پل دید به طرف آن رفت و متوجه شد این شیء در واقع جنازه مردی جوان است. 

او پلیس را مطلع کرد و دقایقی بعد کارآگاهان جنایی در محل حادثه حضور یافتند و پیکر بی‌جان را در حالی مشاهده کردند که تکه طناب سفیدی دور گردنش بسته شده بود و مقداری از همان طناب نیز با فاصله کمی از جنازه دیده می‌شد و در نگاه اول به نظر می‌رسید این مرد خودش را از پل حلق‌آویز کرده است اما ماموران وقتی محدوده کشف جسد را بررسی کردند به نشانه‌هایی دست یافتند که ثابت می‌کرد متوفی در محل دیگری جان باخته و سپس پیکر او به این مکان منتقل شده است.

جسد در شرایطی به پزشکی قانونی انتقال یافت که هیچ سرنخی از هویت او و علت و چگونگی مرگش وجود نداشت. متخصصان سازمان پزشکی قانونی بعد از انجام معاینه‌های لازم اعلام کردند روی گردن متوفی شیاری عمودی دیده می‌شود که نشان می‌دهد او خودکشی نکرده بلکه به دلیل انسداد مجاری تنفسی به قتل رسیده است.

به این ترتیب پرونده وارد فاز تازه‌ای شد و این بار کارآگاهان با انگشت‌نگاری از مقتول تلاش کردند هویت او را فاش کنند. آنها متوجه شدند آثار انگشت با اطلاعات ثبت شده درباره مردی سابقه‌دار همخوانی دارد. این مرد 30 ساله ناصر نام داشت و عکس او نیز بسیار شبیه به مقتول بود به همین خاطر از خانواده ناصر دعوت شد تا به سردخانه پزشکی قانونی بروند. آنها بعد از دیدن جسد هویت وی را تایید کردند.

بعد از گشوده شدن گرهی دیگر از این معما، کارآگاهان همسر مقتول را که مروارید نام دارد، تحت بازجویی قرار دادند و از او در این باره سوال کردند که چرا مفقود شدن شوهرش را به پلیس گزارش نداده بود. این زن گفت: «ناصر معتاد بود و من فکر می‌کردم دنبال مواد مخدر رفته یا به علت مصرف بیش از حد، در گوشه‌ای جان باخته است برای همین هم به موضوع اهمیت ندادم.»

اختلافات مروارید با شوهرش و بی‌اعتنایی او به مفقود شدن ناصر، ظن پلیس را نسبت به این زن برانگیخت اما از آنجایی که مدرکی علیه وی وجود نداشت او آزاد شد سپس کارآگاهان تحقیقات نامحسوس خود را پی گرفتند و با بررسی مکالمات تلفنی و پیامک‌های ارسالی و دریافتی مروارید، متوجه شدند این زن قبل و بعد از کشف جنازه با برادرشوهرش به نام نیما مرتب در تماس بوده است. کشف پیامک‌های عاشقانه‌ای که این دو با هم رد و بدل کرده بودند به مهم‌ترین مدرک علیه مروارید و نیما تبدیل شد و آن دو بازداشت شدند اما اتهام قتل را انکار کردند و گفتند هیچ اطلاعی از این واقعه ندارند.

زن جوان وقتی فهمید موضوع رابطه‌اش با نیما فاش شده است، بالاخره به جرمش اقرار کرد و گفت: «من و نیما به هم علاقه‌مند شده بودیم و مرتب با هم در تماس بودیم. از طرفی من با ناصر به شدت اختلاف داشتم و او روزگارم را سیاه کرده بود. برای همین به دنبال راهی بودم تا او را از سر راه بردارم و بتوانم با نیما زندگی کنم. این فکر، ذهنم را مشغول کرده بود تا اینکه نقشه قتل را طراحی کردم و با نیما در میان گذاشتم. او نیز با برنامه‌ای که ریخته بودم موافقت کرد.»

متهم ادامه داد: «شب حادثه بعد از اینکه ناصر و دو فرزند 8 و 10 ساله‌ام خوابیدند، با نیما تماس گرفتم و او خودش را به خانه‌مان رساند و از حیاط طناب سفیدرنگی را برداشت تا با آن برادرش را بکشد. ما بالای سر ناصر رفتیم و طناب را دور گردنش انداختیم و هرکدام از یک طرف کشیدیم تا اینکه شوهرم خفه شد.» ماموران در ادامه تحقیقات به بازجویی از نیما پرداختند.

او وقتی فهمید همدستش حقایق را برملا کرده است جرمش را قبول کرد و گفت: «من به مروارید علاقه داشتم اما رابطه‌مان فقط در حد پیامک و مکالمات تلفنی بشود. شب حادثه هم طبق نقشه به خانه برادرم رفتم و با کمک همسر او، قتل را انجام دادم بعد جنازه را در صندوق عقب پراید ناصر انداختم و به منطقه‌ای بیابانی و کم‌تردد بردم و زیر یک پل انداختم و مقداری از طناب را هم کنار جسد قرار دادم تا پلیس تصور کند ناصر خودکشی کرده است.»

بنا به این گزارش، در حال حاضر تحقیقات از دو متهم به قتل ادامه دارد.
برچسب ها: عشق قتل شوهر
مجله خواندنی ها
مجله فرارو