bato-adv
کد خبر: ۱۲۰۷۰۶

انتخاب بندر یعنی تغییر فکر ملک عبدالله

انتخاب بندر بن سلطان به عنوان رئیس سازمان امنیت عربستان نشان از تحولات اساسی در اندیشه و طرز فکر ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان دارد.
تاریخ انتشار: ۱۱:۵۶ - ۰۹ مرداد ۱۳۹۱
 انتخاب بندر بن سلطان به عنوان رئیس سازمان امنیت عربستان نشان از تحولات اساسی در اندیشه و طرز فکر ملک عبدالله بن عبدالعزیز، پادشاه عربستان دارد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی میدل ایست آنلاین، ملک عبدالله در فرصت کوتاهی که دارد می خواهد سیاست محافظه کارانه خود را به ویژه در امور مرتبط با خانواده سلطنتی تغییر دهد. وی که در حالی بزرگ شده است که برادر تنی نداشته و همه برادرانش ناتنی هستند، یعنی همان قصه سدیری ها و روابط نه چندان گرمشان با غیرسدیری ها، همچنان نسبت به اطرافیانش به خصوص ناتنی ها احساس بی اعتمادی می کند.

زمانی که ملک عبدالله ولیعهد بود و ملک فهد، پادشاه، چون وی بیمار بود در بسیاری از امور کشور دخالت نمی کرد این مساله باعث شده بود تا چهره ای پراگماتیک و نسبتا منعطف برای ملک عبدالله به وجود آید.

اما اکنون پرسشی که برای بسیاری مطرح است این است که دلایل اصلی انتخاب بندر در وضعیت کنونی برای ملک عبدالله چیست؟ به ویژه که بندر به دلیل برخی اختلاف ها از چرخه نزدیکان و تصمیم گیران اصلی در حکومت پادشاهی عربستان کنار گذاشته شده بود؟

هدف اول ملک عبدالله، این است که وی با انتخاب بندر می خواهد به نوعی در برابر سیاست های تند و یک جانبه گرایان امیر سلمان، ولیعهد فعلی بایستد. وی که از خانواده سدیری ها است از مخالفان سنتی ملک عبدالله محسوب می شود، وی از کسانی بود که برای رسیدن عبدالله به سلطنت سنگ اندازی های بسیاری کرد. قبل از وی امیر نایف نیز که عبدالله به اجبار و اکراه ولایتعهدی وی را پذیرفت همین رویکرد را داشت. وی از چهره های تندرو در عربستان محسوب می شد. ملک عبدالله تمایل چندانی به انتخاب وی به عنوان وزیر کشور و ولیعهدی نداشت اما در پی حمله به امریکا به عراق در سال 2003 وی احساس کرد که برای حفظ یک پارچگی دستگاه حکومت چاره ای نیست جز این که به حضور نایف در وزارت کشور تن دهد و پس از آن نیز بپذیرد که وی ولیعهد شود. بعد از مرگ سلطان و به فاصله کوتاهی پس از آن نایف، عبدالله چاره ای ندید جز این که این بار هم  به ولیعهدی سلمان تن دهد. در حال حاضر عبدالله بندر را انتخاب کرده است تا پراگماتیک بودن خود را به رخ دیگر شاهزادگان کاخ سلطنتی بکشاند.

دلیل دوم برای انتخاب بندر توسط عبدالله، سرعت تغییراتی است که در منطقه می گذرد و این مساله ایجاب می کند که کسی به این سمت انتخاب شود که اطلاعات کامل و گسترده ای از تحولات منطقه و جهان داشته باشد و با پرونده های مرتبط ارتباطات تنگاتنگی داشته باشد. در این میان قضیه ایران و نفوذ روز افزون آن در منطقه و تحولات سوریه دو تحول سریع منطقه هستند که عبدالله را به تحرکی جدی و سازنده وا داشته است. به ویژه که امیر مقرن، رئیس قبلی سازمان امنیت عربستان در تعامل با بسیاری از تحولات منطقه ای مرتبط با مصالح عربستان ضعیف عمل کرد.

از سویی امریکایی ها نیز به پادشاه توصیه کردند که مقرن را از این سمت برکنار کند، آنها به صراحت گفتند که وی در موقعیت به این مهمی جدیت لازم در کار را ندارد و به جای آن که مسائل مهم و حساس امنیتی کشور را حل و فصل کند و راهی برای حل آنها بیابد فقط به فکر جلب رضایت پادشاه است.

در عین حال پرونده عراق نخستین پرونده ای بود که از نگاه پادشاه امیر مقرن در اداره آن شکست خورد. عربستان نه تنها نتوانست نامزدی که از آن در عراق حمایت می کرد، یعنی ایاد علاوی را به قدرت برساند بلکه بسیار روشن است که هیچ طرح و ایده ای برای رویارویی با نفوذ ایران در عراق ندارد و در برابر حمایت قاطع ایران از نوری مالکی می توان گفت دست بسته نشسته و فقط شاهد از دست دادن یک به یک جبهه های خود در عراق است.

دلیل دیگر برای انتخاب بندر به ریاست سازمان امنیت عربستان، قضیه لبنان است. قبل از آن که ناآرامی های سوریه رخ دهد، ایران توانست به کمک حزب الله هم پیمان عربستان در لبنان یعنی سعد حریری را از قدرت برکنار کند و یک دولت نزدیک به خود را در آن جا بر سر کار آورد. دولتی که هم به ایران هم به سوریه و هم به حزب الله نزدیک باشد.

یک دلیل دیگر بحران جاری در یمن است، بحران های سیاسی و امنیتی عربستان باعث شده تا ریاض مصالح خود را آسیب پذیرتر ببیند. طی دو سال گذشته نفوذ ایران در یمن به اندازه ای بالا گرفته است که عربستان به صراحت تصور می کند ایران همسایه جنوبی اش شده است. این نفوذ نه تنها در میان الحوثی ها به عنوان هم پیمان ایران بلکه به طور کلی در کل منطقه جنوب یمن مشهود است. به ویژه عدم وجود اعتماد میان علی عبدالله صالح از یک سو و نبود امیر سلطان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع سابق که به طور تاریخی مسئول پرونده یمن بود ایران توانست از این وضعیت بهره برداری کرده و جایگاه خود را در این کشور تثبیت کند در حالی که عربستان روز به روز ضعیف تر شد.

از سوی دیگر موفقیت ایران در بحرین و به طور نسبی در الشرقیه در خاک عربستان، چهارمین شکست را برای عربستان رقم زده است. برای همین ملک عبدالله چاره ای ندیده است جز این که برای جبران این شکست فورا وارد عمل شود و برای حمایت از نظام حاکم در بحرین و همچنین حفظ اریکه سلطنت خود از طریق مهار اعتراض های مردمی در استان الشرقیه و دیگر مناطق عربستان کسی را به این سمت بگمارد که بتواند بحران جاری را مهار کند. در حال حاضر کسی بهتر از بندر برای این سمت از نظر پادشاه وجود ندارد.

به گفته ناظران ملک عبدالله این روزها لحظات سختی را می گذراند. از نزدیک لحظه به لحظه تحولات منطقه را دنبال می کند و به رغم کبر سن و بیماری اش تلاش دارد که از سرعت تحولات عقب نماند. اکنون با انتخاب بندر به ریاست سازمان امنیت هم زمان با حفظ سمت در ریاست شورای امنیت ملی، ملک عبدالله بیش از پیش خود را به جایگاه اواخر عمر ملک فهد نزدیک می کند. زمانی که فهد نیز برای کنترل مشکلات کشور مجبور شد بسیاری از مسئولیت ها را با سپردن پرونده های مهم به نزدیکانش از دوش خود بردارد. در آن موقع در راس همه شاهزادگان امیر بندر قرار داشت که از اجر و قرب ویژه ای نزد ملک فهد برخوردار بود، آیا وضعیت کنونی یادآور همان دوران است و بندر قرار است مجددا همان جایگاه را بیابد؟ زمانی که به طور غیر رسمی پرونده وزرات امور خارجه را بر عهده داشت در حالی که از لحاظ رسمی ملک فیصل وزیر امور خارجه بود؟
مجله خواندنی ها
مجله فرارو