سلام
این جنانب احمد سلامی که از پاسداران رسمی سال 1358میباشم واز شروع درگیریهای کردستان در آن منطقه بوده و بعد از شروع جنگ تحمیلی درمناطق مختلف حاضر ودر اکثر عملیاتهای مختلف بودهام. در آبادان در سال 59 زخمی شدم و دچار موج انفجار شدم.
در عملیات بیت المقدس باز مجروح ودچار موج شدم ودر نهایت در عملیات مسلم ابن عقیل واقعاً از پا افتادم چون انبار مهمات وسوخت نزدیکم منفجر شد.
در آسایشگاههای رزمی تحت مدوا قرا گرفتم وسپاه تما م پرونده بالینی مرا به بنیاد تحویل داده اما بنیاد شهید منکر شد وهم اکنون با پی گیرهای خانواده ام فقط جانبازی ارتوپدیم را قبول دارند.
سردار سرلشکر صفوی که شاهد من بود پرونده مرا تایید کرد وطبق دستور فرماندهی کل سپاه به کمیسیون هفت نفره رفتم. در این کمیسیون هم پروندهام تأیید و به بنیاد ارسال گردید.
من در عملیاتهای ثامنالائمه و طریق القدس و بیت المقدس و عملیاتهای چریکی هم دوش شهید چمران چه در پاوه چه در جنگ تحمیلی و آخرین عملیات مسلم ابن عقیل بودم. بنابه حکم مأموریتهایم در سال 59توپ مستقیم به خودرو ما خورد ومن زنده ماندم و دچار موج شدم.
در عملیات بیت المقدس در 5متری من انبار سوخت و مهمات منفجر گردید؛ حیف شهید خرازی نیست بگوید چه شدم.
ومرگبارترین اتفاق که تا امروز مرا سیاه بخت کرد، در عملیات مسلم ابن عقیل به سرم آمد.
آیا شهادت فرماندهان و نظریه دکتر بنیاد شهید کافی نیست؟
پرونده بالینی من در مراکز پزشکی صحرایی و با منحل کردن مراکز روان درمانی مفقود گردیده است. حال من چگونه اثبات کنم؟
مسولین حال عاشق قدرتند نه خدمت؛ رهبر چقدر فریاد میزند؟ اما کو گوش شنوا؟ ومن چکنم؟
چهار شنبه سوری باعث خراب شدن اعصاب وروان میشود؛ اما صدای توپ ،خمپاره و مین برای ما مشکلی ایجاد نمیکند؟
در اخر بنیاد در صورتی که مرا معاینه نکردند و مشکل اعصاب و روان من احراز نگردیده، معاون درمان می گوید: «احمد سلامی از نظر اعصاب و روان مشکلی ندارد. پس اینهمه مدارک پزشکی چیست؟»
من اشتباهم این بود که از روی نسخههای پزشکیم فتوکپی نگرفتم وبرای دریافت پول درمان آنها را تحویل بنیاد دادم، تا پولش را بگیرم.
در حالی که سردار مداحی برای آقای زریبافان نامه زد و آقای تقیپور دستور داد ولی در آخر گفتن کشک. اگر خانم هدیه تهرانی یا خانم الناز شاکردوست برایم نامه و یا یادادشت میداد کارم خیلی زود درست میشد.
من شاید موفق نشدم حق مسلم خود را بگیرم، اما در سرای باقی خدا هست و باید در محکمه عدل الهی جواب بدهند.
هرکس شرح حال مرا میخواند اگر کاری میتواند برایم انجام دهد و ندهد واگذار میکنم به آقام حسین (ع ).و کسی کمکم بکند یا نیت کمک کردن به من را کند برایش عمری با برکت و عاقبت بخیری طلب میکنم.
حداقل مرامعاینه میکردن بدون معاینه وعدم تو جه به وضعیت بالینی من وحتی روزنامه کیهان و روزنامه صبح صادق از وضعیت من رپرتاژ گرفتند.آقای حیدری مسؤول روزنامه صبح صادق گفت برایت هرکاری بتوانم میکنم.