bato-adv
کد خبر: ۱۱۹۷۷۵

حکم عقرب سیاه صادر نشده است

رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور گفت: تاکنون در رابطه با پرونده عقرب سیاه حکمی از سوی قضات دیوان عالی کشور صادر نشده است.
تاریخ انتشار: ۱۴:۲۳ - ۰۱ مرداد ۱۳۹۱
رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور گفت: تاکنون در رابطه با پرونده عقرب سیاه حکمی از سوی قضات دیوان عالی کشور صادر نشده است.

قاضی سعید عمرانی، در رابطه با آخرین وضعیت پرونده متهم به آزار و اذیت چند زن معروف به عقرب سیاه اظهار داشت: این پرونده پس از نقض حکم تبرئه و ورود رئیس قوه قضائیه  به شعبه 79 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که پس از محاکمه در آن شعبه متهم به اعدام محکوم شد. با اعتراض وی پرونده برای بررسی حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد.

وی افزود: شعبه دیوان عالی کشور سه قاضی دارد که پس از ارجاع پرونده به یکی از قضات او اقدام به نوشتن گردش کار از ابتدا تاکنون می کند. در این پرونده نیز گردش کار آماده شده، اما قضات رای خود را صادر نکردند.

رئیس اداره دفتر دیوان عالی کشور تاکید کرد: در این پرونده شبهات بسیاری وجود دارد که قبل از صدور حکم باید آنها رفع می شد. قاضی برای تایید یا نقض حکم باید به علم صددرصدی برسد. در این گونه پرونده ها موضوع جان یک فرد در میان است و قضات بدون توجه به فضاسازی های رسانه ای اقدام به صدور حکم می کنند.

عمرانی ابراز امیدواری کرد: حکم پرونده با تکمیل گردش کار طی روزهای آینده صادر شود.

متهم به نام صادق معروف به عقرب سیاه سال 88 به اتهام ربودن 30 زن و آزار و اذیت آنها در بیابان های حسن آباد تهران دستگیر شد.

او در محاکمه اول به اعدام محکوم و در محاکمه دوم تبرئه شد. تبرئه او باعث ایجاد بحث‌های اعتراض‌آمیز در میان رسانه‌ها شد و قربانیان هم نسبت به نقض حکم اعدام توسط دیوان‌عالی کشور، اعتراض کردند. این مسئله حتی باعث اعتراض رئیس قوه قضائیه به حکم شد. وی در سومین محاکمه در بهمن ۱۳۹۰ به اعدام محکوم شد.

عقرب سیاه بعد از اعلام شکایت از سوی تعدادی زن و دختر جوان تهرانی مبنی بر ربودن و آزار و اذیت آنها در سال ۸۸ دستگیر شد.

یکی از شاکیان پرونده در مورد جنایت عقرب سیاه گفت: وقتی پس از آزار و اذیت های متهم به هوش آمدم دیدم روی تپه‌ای به صورت دراز کش رها شده‌ام و مرد شیطان صفت در حال زدن ضربه با سنگ به گیج‌گاهم است.از او پرسیدم چرا این کار را می‌کند و مدعی شد من صورت وی را دیده‌ام و باید بمیرم تا او شناسایی نشود.بعد از لحظاتی متوجه شدم که با یک پیچ‌گوشتی دارد بدنم مرا سوراخ می‌کند تمام بدنم غرق در خون شده بود....
منبع: فرادید
مجله خواندنی ها
مجله فرارو
bato-adv
bato-adv
bato-adv