علی حق، در یادداشتی نوشت:
ظاهراباید به گرانی مرغ عادت کرد و کم کم به فکر تغییر تمثیل های قدیمی هم بود. حداقل این یکی را که'مرغ عزا و عروسی' دیگر نباید استفاده کرد چون اگر اوضاع به همین منوال باشد، معنای دیروزینش فهمیده نمی شود.
در مقابل باید جایگاه مرغ را در ضرب المثل ها تغییر داد و مثلا گفت:"اگر نخوردیم مرغ بریون، دیدیم دست مردم"
منظور از این مقدمه این است که گرانی مرغ تنها به خودش مربوط و محدود نمی شود. پس این واکنش ها که از برخی هموطنان در قالب نظرهای اخبار مرغی یا غرولندهای کوچه و بازار مطرح می کنند، مثل این که "ای بابا مرغ نخوریم که نمی میریم"، خیلی از سر واقع بینی نیست.
بله می شود مرغ نخورد و نمرد ولی وقتی مرغ نخوریم باید به عنوان جایگزین، خوراک دیگری مصرف کنیم. به همین دلیل گرانی مرغ، می تواند با فرض این که حتی بر اساس ایده برخی، مردم خرید مرغ را کاهش دهند یا تحریم کنند، گرانی های زنجیره واری را رقم خواهد زد.
بدهی است که تقاضای مرغ به سرعت به سمت کالاهای جانشینش گسیل می شود. قیمت گوشت سایر پرندگان بالا می رود، ماهی گران تر می شود، اگر فاصله قیمت گوشت مرغ و قرمز کمتر شود، قدری خرید گوشت قرمز را افزایش می دهد. گرانی این دو، سوسیس و کالباس را گران تر می کند. خرید سویا به جای گوشت توجیه بیشتری پیدا می کند. غذاهای غیرگوشتی، مثل انواع خوراکها و کوکوهای غیرگوشتی بیشتر مصرف می شود که خرید سیب زمینی و سبزی را بالا می برد.
ماکارونی هم که انتخابی سهل برای خانوارها خواهد بود. مصرف نان و برنج هم احتمالا بیشتر می شود. هر کدام این گرانی ها که رخ بدهد باز به صورت زنجیره وار، مصرف جانشین های دیگر را تحریک خواهد کرد.
پس گرانی مرغ به تنهایی همانند یک دومینو بازار خوراکی ها در می نوردد.
در ین میان شاید تنها حسن گرانی مرغ این باشد که با کاهش پخت زرشک پلو با مرغ، قیمت زرشک شیب نزولی به خود گیرد و لذا سنت سرکشیدن لیوان آب زرشک آن هم در تابستان گرم احیا شود.
پس مرغ مهم است که برخی حتی برای گرانی آن توطئه می کنند و مافیا به راه می اندازند.
