شهادت يك شاهد و كشف دو كليد پليس سوئد را به رازگشايي از قتل مردي ايراني كه 9 سال پيش در اين كشور كشته شد، نزديك كرد. اكنون اين احتمال قوت گرفته است كه مرد 66ساله ايراني قرباني قاتلي سريالي شده كه با انگيزه نژادپرستانه دست به كشتار ميزد.
قتل مرموز
«كورس» مردي 66ساله و بازنشسته بود كه بعد از مهاجرت به سوئد شهر «مالمو» را واقع در جنوب اين كشور براي سكونت انتخاب كرد. او در آپارتماني كوچك در طبقه هشتم ساختمان شماره 47 خيابان «گونگ لوتزوگن» زندگي و بيشتر وقت خود را با وبگردي پر ميكرد. اين مرد زندگي آرامي داشت تا اينكه روز پنجشنبه 24 مي سال 2003 پسر او جنازهاش را در خانه پيدا كرد. اين مرد با شليك گلوله به قتل رسيده بود و به نظر نميرسيد وسيلهاي از منزل وي به سرقت رفته باشد. كارآگاهان جنايي با بازرسي صحنه قتل به اين نتيجه رسيدند كه قاتل يا از قبل كورس را ميشناخت يا اينكه با تهديد سلاح وارد خانه او شد. هيچ ردپايي از عامل اين جنايت وجود نداشت. پسر مقتول در بازجوييها تاكيد كرد پدرش با هيچكس اختلاف نداشت از سويي هيچ سوءسابقهاي عليه مرد ايراني در اداره پليس به ثبت نرسيده بود.
جنايت مشابه
45 روز بعد از اين جنايت به پليس جنايي مالمو خبر دادند يك تبعه عراق به نام «فرس الشريعا» در راهپله مجتمع مسكوني محل سكونتش هدف شليك گلوله قرار گرفته است. اين مرد ساكن آپارتماني در طبقه هشتم ساختمان شماره 35 همان خيابان محل سكونت كورس بود و قاتل با اطلاع از برنامه روزانه وي در زيرپله مجتمع مسكوني پنهان شده و ساعت 6:30 صبح زماني كه مرد عراقي قصد داشت از خانه خارج شود به سوي او شليك كرده بود.
اين جنايت مانند قتل اول با يك سلاح 9 ميليمتري انجام شده بود و هيچ سرنخي از عامل جنايت وجود نداشت. كارآگاهان كه اين دو قتل را با هم مرتبط ميدانستند به اين نتيجه رسيدند كه به احتمال زياد فردي با انگيزه نژادپرستانه اين كشتارها را رقم زده است. آن زمان «تومي پالوس» -كميسر جنايي پليس مالمو- درباره اين قتلها گفت: «اگر فرضيه ما مبني بر وجود انگيزه نژادپرستانه در قتلها درست باشد قاتل بار ديگر دست به كار خواهد شد و قتل جديدي انجام ميدهد. ما فعلا نميدانيم قاتل چگونه فكر ميكند و نبايد احتمال وقوع جنايتهاي ديگر را فراموش كنيم.» در همان روزهايي كه كارآگاهان درگير قتل دو مهاجر بودند فردي ناشناس با اداره پليس تماس گرفت و خبر داد يك روز بعد از قتل كورس دو برداشت از حساب بانكي او به صورت اينترنتي انجام شده است. اين مرد مبلغهاي برداشتي را هم به صورت دقيق اعلام كرد و ماموران با پيگيري موضوع فهميدند اطلاعات اين شاهد ناشناس درست است اما وي با وجود درخواست پليس ديگر حاضر به تماس نشد و كارآگاهان فقط پي بردند او از يك باشگاه تيراندازي تلفن زده بود.
تيراندازي به مهاجران
همزمان با قتل دو مرد ايراني و عراقي، پليس شهر مالمو درگير پرونده ديگري نيز شد كه با شليك به زني مهاجر به جريان افتاد. اين زن وقتي در حال عبور از خيابان بود هدف گلوله فردي ناشناس قرار گرفت اما جان سالم به در برد. اين تيراندازيها هرازگاهي تكرار ميشد و تا سال 2009 ادامه پيدا كرد.
آن زمان مرد ناشناس كه فقط مهاجران را هدف قرار ميداد فعاليتش را بيشتر كرد و همين مساله سبب شد پليس نيز با توان بيشتري به تلاش براي دستگيري او بپردازد. آن زمان مغازهداري ايراني نيز در برابر مهاجم ناشناس قرار گرفت. او وقتي قصد داشت محل كسبش را تعطيل كند ناگهان ديد فردي شيشه مغازه را شكست. او به سرعت بيرون رفت و خودش را در برابر مردي مسلح ديد و با او درگير شد. فرد ناشناس در اين نزاع مغلوب شد و پا به فرار گذاشت.
پليس وقتي به محل حادثه رفت از خون مهاجم كه در آنجا ريخته شده بود نمونهبرداري كرد و با اين سرنخ و شواهد ديگر به مردي 38ساله به نام «پيتر مگنز» رسيد. پيتر عضو يك باشگاه تيراندازي بود و با انگيزه نژادپرستانه مهاجران را هدف گلوله قرار ميداد. او در همان باشگاهي عضويت داشت كه سالها قبل شاهدي ناشناس از آنجا با پليس تماس گرفته و اطلاعاتي درباره قتل كروس داده بود.
با اين وجود كارآگاهان نتوانستند رابطهاي بين كورس و كشته شدن مرد بازنشسته به دست بياورند و در نهايت پيتر با اتهام يك قتل و سه مورد تلاش براي قتل پاي ميز محاكمه رفت. در همان حال تحقيقات درباره اين متهم ادامه پيدا و بعد از مدتي اتهام وي به سه قتل و پنجمورد تلاش براي جنايت افزايش پيدا كرد ولي اين پايان كار نبود و كارآگاهان هرچه بيشتر تحقيق ميكردند شواهد تازهتري به دست ميآوردند و در مرحله بعدي دادستان اعلام كرد عقيده دارد پيتر پنج نفر را كشته و براي قتل 10 نفر ديگر به سمت آنها تيراندازي كرده است البته متهم و وكيل مدافعش اين اتهامات را قبول نداشتند.
سرنخهاي تازه
در حاليكه قرار است پيتر بهزودي پاي ميز محاكمه برود و در برابر اتهامات تازه از خودش دفاع كند مداركي به دست آمده است كه نشان ميدهد او قاتل مرد ايراني است. نخستين مدرك عليه او دو كليد است كه ماموران در بازرسي از منزلش پيدا كردهاند و ثابت شده اين كليدها به كورس تعلق داشت.
مدرك بعدي شهادت يكي از دوستان پيتر است. او بعد از گذشت 9 سال از وقوع جنايت به اداره پليس رفت و گفت: «پيتر آن زمان به من گفته بود مردي ايراني را در آپارتمانش به قتل رسانده است. پيتر به من گفت بعد از قتل در كمال خونسردي از رايانه وي استفاده كرده و به وبگردي پرداخته به نظر من او مرد بيرحمي است كه بعد از قتل با خيال راحت وارد اينترنت شده است.»